درباره ما
وبلاگ تخصصی سال حماسه سیاسی وحماسه اقتصادی

سلام دوستان
حالا که بعد از6ماه سپری شده از سال حماس سیاسی وحماس اقتصادی :ملت عزیز وولایتمدار ایران در 24خرداد 92حماسه سیاسی را رقم زدند ود 24مرداد ماه92رییس جمهور منتخب ملت ایران با رای اعتماد از مجلس شورای اسلامی کابینه وزرای او تکمیل شد وحماسه سیاسی مد نظر حضرت آقا محقق شد .
الان زمان حماسه اقتصادیه ،حالا دیگرنوبت حماسه اقتصادیه :حماسه ای ک دولت تدبیر وامید باید محقق کند .
ملت عزیز ایران منتظر تحقق حماسه اقتصادیه هستند
ان شالله...

آمار وبلاگ
دیگر امکانات
 

 

همان گونه كه شاهد خلق حماسه‌ي سياسي بوديم، اكنون زمان خلق حماسه‌اي ديگر در اقتصاد فرارسيده است. پيش‌نياز خلق چنين حماسه‌اي در ابتدا شناخت وضع موجود و چالش‌هاي اقتصادي فعلي است تا در ادامه بتوان بر اساس اين شناخت، برنامه‌اي جهادي را در راستاي برون‌رفت از مشكلات و جهش اقتصادي تدوين نمود.
در اين شرايط، بر اساس آسيب‌شناسي‌اي كه از وضعيت اقتصاد كشور مي‌توان انجام داد، به عقيده‌ي اكثر كارشناسان، مهم‌ترين مسائل سياست‌گذاري كشور را بايد موضوعات هدفمندي يارانه‌ها، مسكن، حمايت از توليد ملي و نيروي كار، مسئله‌ي اشتغال، بودجه و نظام برنامه‌ريزي و سياست‌هاي پولي و مالي دانست. البته بحث تورم نيازمند اتخاذ مجموعه‌اي از سياست‌هاي مختلف، به ويژه سياست‌هاي پولي و مالي مناسب است تا بر اساس يك بسته‌ي منسجم سياستي، براي مقابله با تورم، بتوان سايه‌ي سنگين تورم كنوني را از بين برد. همچنين كليه‌ي موضوعات ذكرشده به نوعي مرتبط با مشكل تورم هستند و مقابله با تورم، با نگاهي بخشي و تك‌بُعدي، مسلماً نتيجه‌ي واقعي را به دنبال نخواهد داشت.
در اينجا سعي خواهد شد با توجه به بررسي وضعيت موجود اقتصاد كشور، مهم‌ترين راهبردها و برنامه‌هايي كه در ذيل هر كدام از موضوعات بالا مي‌توان پيشنهاد كرد، عنوان گردد.

 

1. هدفمندسازي يارانه‌ها

 

1-1. در شرايط كنوني، سياست هدفمندي يارانه‌ها لازم است كه تداوم داشته باشد؛ هرچند نياز به اصلاح فرآيند وجود دارد. در كوتاه‌مدت با توجه به نياز اقشار زيادي از دريافت‌كنندگان، پرداخت‌هاي نقدي لازم است كه ادامه داشته باشد، اما در ادامه، بايد فرآيند هدفمندي و پرداخت‌هاي نقدي اصلاح شود؛ به طوري كه خود پرداخت نقدي عاملي براي فشارها و تعهدات مالي بالاي دولت نشود. در حال حاضر با توجه به تعهداتي كه دولت در زمينه‌ي پرداخت نقدي در بين مردم ايجاد كرده است، تأمين منابع مالي براي پرداخت نقدي ماهانه، يكي از مهم‌ترين مسائل چالشي اقتصاد ايران در دولت بعد خواهد بود.

1-2. فرآيند هدفمندي لازم است به سمتي حركت كند كه حمايت از توليد، مهم‌ترين نتيجه‌ي آن باشد. لذا بايد بخشي از منابع حاصل از آزادسازي حامل‌هاي انرژي، كه قرار بود به تقويت بخش توليد اختصاص يابد، به سمت توليد هدايت شود.

1-3. در حالت مطلوب، پرداخت نقدي بايد به اقشار ضعيف، كه امكان كار و توليد ندارند و نيز خانوارهايي كه در وضعيت درآمدي پاييني هستند، معطوف شود و بقيه‌ي حمايت‌ها بايد در زير چتر وسيع حمايت‌هاي بيمه‌اي و نظام سلامت براي آحاد مردم صورت پذيرد. عادت به دريافت ماهيانه‌ي پول نقد در بين مردم، ضمن آنكه مي‌تواند منبعي براي افزايش نقدينگي در جامعه شود، بر اساس اصول و شاخصه‌هاي عدالت، قابل توجيه نيست؛ چرا كه اقشاري از مردم نياز به دريافت چنين مبالغي ندارند و در مقابل، گروه‌هاي آسيب‌پذير نياز جدي به حمايت‌هاي بيشتر از ميزان كنوني دارند كه اين موضوع بيانگر نياز به تجديد نظر اساسي در ادامه‌ي روند دارد.

1-4. هدفمندي يارانه‌ها و اصلاح قيمت‌هاي انرژي بدون توجه به ساير بخش‌ها (نظام ارزي، پولي و بانكي) و نداشتن نگاه سيستمي به اقتصاد، نمي‌تواند اهداف اصلي خود (افزايش كارايي در اقتصاد و توزيع عادلانه‌ي منابع) را محقق كند. تجربه‌ي مرحله‌ي اول نشان مي‌دهد كه رها كردن نظام ارزي و نظام بانكي نه تنها اهداف اوليه‌ي هدفمندي را به طور كامل برآورده نكرد، بلكه با افزايش بالاي نرخ ارز، عملاً به همان شرايط قبل از هدفمندي رسيده‌ايم؛ به طوري كه بر اساس قيمت نفت بر پايه‌ي فوب خليج فارس، بعد از هر جهش نرخ ارز، نياز به بازنگري در قيمت حامل‌هاي انرژي خواهيم داشت.

 

2. بخش مسكن

 

2-1. مسكن مهر به خاطر اثرات مثبتي كه بر افزايش بخش عرضه‌ي مسكن داشته است و نيز امكان تهيه‌ي مسكن براي اقشار ضعيف را فراهم كرده لازم است، با اصلاح برخي از نواقص بايد تداوم يابد.

2-2. در صنعت ساخت‌وساز و مسكن لازم است به لزوم بهره‌گيري از فناوري‌هاي جديد ساخت مسكن، كه ضمن بالا بردن سطح ايمني، به كاهش هزينه‌ها منجر مي‌شود، توجه ويژه‌اي شود. تا كنون توجه جدي به تكنولوژي ساخت مسكن صورت نگرفته است.

2-3. در مديريت بازار مسكن، نياز به قوانين نظارتي داريم تا زمينه‌ي سفته‌بازي را از بخش مسكن بردارد و امكان بهره‌گيري از ظرفيت‌هاي فعلي مسكن فراهم شود.

 

3. حمايت از توليد ملي و نيروي كار

 

3-1. فضاي كسب‌وكار از طريق اصلاح قوانين و رويه‌هاي بروكراتيك، كه مانع بروز و به فعليت رسيدن خلاقيت‌هاي كارآفريني مي‌شوند، بايد بهبود يابد.

3-2. سياست‌هاي تجاري بايد با هدف حمايت از ظرفيت‌هاي توليد داخل (در صورتي كه بخش توليد داخل بتواند نياز و تقاضاي داخلي را پاسخ‌گو باشد) اتخاذ شود.

3-3. گسترش و حمايت از مراكز علم و فناوري و بهبود رابطه‌ي صنعت و دانشگاه، به منظور حركت به سمت اقتصاد دانش‌بنيان، از ديگر سياست‌هاي مؤثر در بخش توليد است.

3-4. براي تقويت بخش توليد لازم است از ايده‌ها و نوآوري‌هاي نخبگان دانشگاهي در بخش صنعت، به ويژه در حوزه‌ي صنايع مشمول تحريم، حمايت كامل مادي و معنوي صورت گيرد

3-5. تكريم نيروي كار در سياست‌گذاري‌هاي مرتبط (از جمله اقدامات فرهنگي مرتبط، سياست‌هاي بخش بيمه و حمايت‌هاي كامل بيمه‌اي، توجه به تعيين حداقل دستمزد بر اساس شاخص قيمت‌ها، رفع هر گونه تبعيض در مورد كارگران در مقايسه با كارمندان در رويه‌هاي اداري و ارائه‌ي تسهيلات بانكي) نياز است كه مورد توجه جدي قرار گيرد.

3-6.  قانون مربوط به سياست اصلاحي اصل 44، با ملاحظه‌ي هدف افزايش بهره‌وري در صنايع واگذارشده و توجه به ساير قوانين مرتبط با حضور بخش غيردولتي در اقتصاد، بايد به طور دقيق و كامل اجرا شود

 

4. اشتغال

 

4-1.  در شرايط فعلي، با توجه به ورود نيروي كار جديد به بازار كار و همچنين با در نظر گرفتن هرم جمعيتي كشور، نياز داريم كه به مسئله‌ي اشتغال توجه جدي صورت گيرد.

4-2. در برنامه‌ها، به ويژه در بخش برنامه‌هاي حمايت از بخش توليد، لازم است كه از بخش‌ها و صنايع اشتغال‌زا حمايت بيشتري صورت پذيرد.

4-3. ايجاد زمينه‌هاي خوداشتغالي و فعاليت‌هاي كارآفريني در سطح خُرد كه نيازمند منابع مالي گسترده نباشد و نيز توجه به اشتغال روستايي در بخش كشاورزي و صنايع روستايي مي‌تواند اثرات بالايي در كاهش بيكاري داشته باشد.

 

5. بودجه و نظام برنامه‌ريزي

 

5-1. با توجه به اهميت بالاي اسناد بودجه‌اي در شاخص‌هاي اقتصاد كلان، تلاش جدي به منظور تنظيم بودجه با حداقل كسري، با در نظر گرفتن منابع واقعي درآمدي، نياز است.

5-2. سازمان مديريت و برنامه‌ريزي، با بازنگري در فلسفه‌ي وجودي و بازتعريف نقش و كاركرد آن، با توجه به اقتضائات شرايط فعلي اقتصاد، در جهت نظم بخشيدن به رويه‌هاي تنظيم برنامه و بودجه، مي‌تواند احيا شود.

5-3. هزينه‌هاي دولتي بايد تا حد ممكن كاهش يابد و واگذاري امور تصدي‌گري دولت در دستور كار قرار گيرد.

5-4. كاهش وابستگي بودجه به نفت و عدم استفاده از منابع صندوق توسعه‌ي ملي در هزينه‌هاي بودجه‌اي مي‌تواند نظام بودجه‌ريزي كشور را در راستاي اقتصاد بدون نفت اصلاح نمايد.

 

6. سياست‌هاي پولي و مالي

 

6-1. عدم اجبار بانك مركزي به منظور تنظيم سياست‌هاي پولي بر اساس نيازها و الزامات مالي دولت، جزء اولويت‌هاي اصلي بخش پولي و مالي خواهد بود.

6-2.  انضباط مالي بيشتر دولت، كه نتيجه‌ي آن، عدم فشار به بانك مركزي به منظور افزايش پايه‌ي پولي خواهد بود، به استقلال بيشتر سياست‌گذاران پولي و لذا انضباط پولي بيشتر و كاهش تورم منجر خواهد شد.

6-3. كنترل و نظارت دقيق بانك مركزي بر بخش اعتباري، در جهت كنترل نقدينگي نيز از برنامه‌هاي مهم بخش پولي خواهد بود.

6-4.  سياست‌گذاري بانك مركزي بر اساس تورم يك‌رقمي در يك دوره‌ي چهارساله و دادن اختيار لازم به اين نهاد، مي‌تواند ضمن كنترل انتظارت تورمي، باعث كنترل حجم نقدينگي و ثبات بخش پولي كشور در راستاي كاهش تورم شود.

6-5. به منظور احياي فلسفه‌ي بانك‌داري اسلامي و عدم اثرپذيري بالاي اقتصاد از نظام پرداخت بين‌المللي و بحران‌هاي مالي جهاني، لازم است نهادهاي پولي و بانكي و نيز قوانين پولي و بانكي مرتبط اصلاح شوند.



مربوط به موضوع : راهكارهاي حماسه اقتصادي
دسته ها : راهكارهاي حماسه اقتصادي | ارسال شده در | (0) نظر



البته اين ابتكار، حكمت ها وآثار فراواني داشته وضمن آنكه نوعي هدف گذاري است، عامل نشاط، حركت، همدلي و همسويي، وحدت نظر و كلمه، انسجام ملي، هشدار نسبت به خطرات و تهديدات پيش رو و آماده سازي نظام ومردم براي مقابله با دشمنان است كه بر اساس نيازهاي اساسي و كلان جامعه و همچنين متناسب با شرايط واقتضائات سال پيش رو و مشتمل بر دغدغه ها و اولويت اصلي نظام اسلامي است.
مجموعه تلاش دستگاه هاي فرهنگي و توجه مسئولين نظام از يك سو و وجود زمينه ي فرهنگي پذيرش نام براي هر سال در فرهنگ عمومي ايرانيان و از همه مهم تر تلقي هدايت گرانه داشتن از فرمايشات رهبر معظّم انقلاب از سوي ديگر، اثرگذاري شعارهاي سالانه را فزوني بخشيده و تجربه پيامدهاي مثبت مترتب بر آنها در طول سال هاي گذشته، فرهنگ جديد انتظار شعار سال را در كشورمان نهادينه نموده است به گونه اي كه در مردم ومسئولين تعيين نام وشعار سال را در پيام نوروزي ايشان به صورت يك توقع وانتظار شكل گرفته و هر ساله گفتمان ويژه اي را در كشور چه در بين نخبگان وچه در بين توده هاي مردم سامان مي دهد.
امسال نيز اين اتفاق رخ داده ونامي كه براي سال 92 برگزيده شده، حماسه سياسي و حماسه اقتصادي است.

 

نكته دوم : نام سال بر گرفته از ضرورت هاي معاصر

 

بررسي شعارهاي انتخاب شده در سال هاي گذشته نشان مي دهد كه هر يك از اين شعارها ريشه در ضرورت هاي آن سال داشته است. اولويت اوّل و موضوع راهبردي مورد نياز كشور در شعار سال منعكس گرديده و نام برگزيده في الواقع مهم ترين ضرورت و نياز كشور بوده است به عنوان مثال شعارهايي همچون كار وهمت مضاعف، اصلاح الگوي مصرف، جهاد اقتصادي، اقتصاد مقاومتي ومانند آن براي كساني كه از شرايط كشور آگاهي كافي دارند، راهبردي ترين مسائل كشوراست وكمتر تحليل گر مسائل سياسي، اقتصادي و فرهنگي را سراغ داريم كه بر انتخاب چنين عناويني خرده گرفته و يا پيشنهاد شعاري راهگشاتر وسازنده ترداده باشد .
وقتي آسيب پذيري ما، ضعف درتلاش وكار و گرايش به كم همتي است، ايجاد تحرك و نشاط آفريني در ملت با طرح شعار كار وهمت مضاعف خواهد بود.
هنگامي كه اقتصاد كشور آماج توطئه ها و برنامه هاي شيطاني دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامي است، جهاد اقتصادي پاسخ كوبنده ومتناسب است.
در برخورد با هجمه همه جانبه اقتصادي كه در هم شكستن اقتصاد وظرفيت هاي اقتصادي نظام را دنبال مي كند اقتصاد مقاومتي راه گشاست و در شرايطي كه نياز به فعال سازي ظرفيت هاي خفته اقتصادي نظام باشد حمايت از توليد وكار وسرمايه ملي است كه دغدغه واولويت اول نظام است.
و البته شعارهاي مختلف در يك منظومه پيوسته و مرتبط با هم، پيگيري مسير تعالي و رشدملّت و راه عبور از گردنه هاي سخت براي نظام را عيان و آشكار مي سازد.
با اين وصف ضرورت پيش رو در سال 92 جز تأكيدي بر حماسه سازي در دو عرصه سياست و اقتصاد نخواهد بود. همچنان كه رهبر معظم انقلاب نيز در پيام نوروزي خويش فرمودند:
سال ۹۲ برابر چشم‌انداز اميدوارانه‌اي كه به لطف پروردگار و همت مردم مسلمان براي ما ترسيم شده است، سال پيشرفت و تحرك و ورزيدگي ملت ايران خواهد بود؛ نه به اين معنا كه دشمنيِ دشمنان كاسته خواهد شد، بلكه به اين معنا كه آمادگي ملت ايران بيشتر و حضور او مؤثرتر و سازندگي آينده‌ي اين ملت به دست خودشان و با همتِ با كفايت خودشان ان‌شاءالله بهتر و اميدبخش‌تر خواهد شد.
البته آنچه را كه ما در سال ۹۲ در پيشِ‌ رو داريم، باز عمدتاً در دو عرصه‌ي مهم اقتصاد و سياست است. در عرصه‌ي اقتصاد، به توليد ملي بايد توجه شود؛ همچنان كه در شعار سال گذشته بود. البته كارهائي هم انجام گرفت؛ منتها ترويج توليد ملي و حمايت از كار و سرمايه‌ي ايراني، يك مسئله‌ي بلند‌مدت است؛ در يك سال به سرانجام نمي رسد. خوشبختانه در نيمه‌ي دوم سال ۹۱ سياست هاي توليد ملي تصويب شد و ابلاغ شد ــ يعني در واقع اين كار ريل‌گذاري شد ــ كه بر اساس آن، مجلس و دولت مي توانند برنامه‌ريزي كنند و حركت خوبي را آغاز كنند و ان‌شاءالله با همت بلند و با پشتكار پيش بروند.
در زمينه‌ي امور سياسي، كار بزرگ سال ۹۲، انتخابات رياست جمهوري است؛ كه در واقع مقدرات اجرائي و سياسي، و به يك معنا مقدرات عمومي كشور را براي چهار سال آينده برنامه‌ريزي مي كند. ان‌شاءالله مردم با حضور خودشان در اين ميدان هم خواهند توانست آينده‌ي نيكي را براي كشور و براي خودشان رقم بزنند. البته لازم است هم در زمينه‌ي اقتصاد، هم در زمينه‌ي سياست، حضور مردم حضور جهادي باشد. با حماسه و با شور بايد وارد شد، با همت بلند و نگاه اميدوارانه بايد وارد شد، با دل پر اميد و پر نشاط بايد وارد ميدانها شد و با حماسه‌آفريني بايدبه اهداف خود رسيد.
با اين نگاه، سال ۹۲ را به عنوان « سال حماسه سياسي و حماسه اقتصادي » نامگذاري مي كنيم و اميدواريم به فضل پروردگار، حماسه‌ي اقتصادي و حماسه‌ي سياسي در اين سال به دست مردم عزيزمان و مسئولان دلسوز كشور تحقق پيدا كند.(پيام نوروزي سال 92)

 

نكته سوم : مبتني بودن شعار سال بر تحليل واقعي ازشرايط و نيازهاي كشور

 

در نكته قبل نقش ضرورت ها ونيازها را در انتخاب شعار سال ياد آور شديم نكته ديگري كه توجه به آن لازم است اينكه انتخاب يك نام براي سال بر اساس يك تحليل جامع و واقع بينانه از تحولات و رخدادهاي كشور انجام گرفته است . داشتن تحليل صحيح از حوادث و ديدن صحنه آنچنان كه هست و نه آنچنانكه دشمنان مي خواهند والقاء مي كنند ،در راهيابي انسان به تصميم و تشخيص درست بسيار تعيين كننده است . يك سو نگري وجامع نبودن تحليل، نگاه خرد و جزئي داشتن به مسائل، همه صحنه ها را با هم نديدن و مسائل فرعي را اصلي ديدن و يا موضوعات اصلي را فرعي انگاشتن ، حبّ و بغض ها را درل تحليل وقايع دخالت دادن ، دشمن و دشمني ها ي اورا نديدن ،اهداف ، آرمانها و ارزشها را فراموش كردن ، از قوتها و توانمندي ها غفلت نمودن ، عنايات خدا و وعده نصرت او را باور نداشتن ، سهم ووزن قوتها وضعفهاي خود را ندانستن و خلاصه هر گونه اشتباهي در محاسبات داشتن بخصوص اگر دشمنان آگاه يا دوستان جبون و تنگ نظر ما را به محاسبات غلط بكشانند ، منجر به بيراهه و كژ راهه رفتن وخسارت سنگين خواهد شد .در مسيرهدايت و راهبري بايستي شرايط را به طور واقعي درك كرد و منطبق بر آن چاره جويي نمود .
از جمله نكات مهم در تعيين شعارهاي سال رعايت اين واقع بيني است كه تأمل در مقدمات بحث بطور طبيعي مارا به چنين دريافتي مي رساند ومنطقي بودن شعار در كنار جذابيت داشتن آن و قابل فهم بودن آن براي همگان را آشكار مي سازد .شعار حماسه سياسي و حماسه اقتصادي نيز بر اساس يك تحليل واقع بينانه از اوضاع وشرايط شكل گرفته است كه در ادامه بيشتر آن را توضيح مي دهيم .
رهبر معظم انقلاب در سخنراني روز اول فروردين امسال خود ضمن اشاره به اينكه ملت ايران بايد نگاهي كلان و واقع بينانه و ارزيابي صحيحي از شرايط كشور داشته باشد فرمودند :
ارزيابي شرايط كشور با نگاه صرف به مسائلي همچون گراني ها ، كاهش توليد در برخي واحدهاي توليدي و فشارهاي اقتصادي ارزيابي ناقص ونادرست بوده ونگاه صحيح آن است كه در ميدان عظيم پر چالش ملت ايران در كنار نقاط ضعف و مشكلات ،پيشرفتها و دستاوردهاي بزرگ نيز ديده شوند كه در اين صورت نتيجه چنين ارزيابي كلاني سر بلندي وقهرماني ملت ايران است .

 

نكته چهارم : خاستگاه شعار سال در آموزه هاي ديني

 

شعارهاي مطرح شده در سال هاي گذشته عموماً مفاهيم ديني و يا بر گرفته از آيات وروايات بوده ودر انديشه اسلامي از جايگاه بلندي برخوردار بوده است. دليل آن نيز كاملاً مشخص است. در جامعه اسلامي با يك رهبري ديني كه رويكرد فقاهتي را در اداره وتنظيم امور جامعه اتخاذ نموده است ، شيوه هاي هدايت و مفاهيم بكار گرفته شده همگي بن مايه هاي ديني داشته و براساس مباني وتفكر برگرفته از دين قابل توجيه وتفسير است .
از اين رو واكاوي و رديابي نام هاي تعيين شده در آموزه هاي ديني كار دشواري نيست. بلكه پشتوانه هاي عظيم معرفتي را در مجموعه اعتقادات، اخلاقيات، احكام وحكم اسلامي براي آنها مي توان ارائه نمود.
به عنوان مثال براي شعار حماسه سياسي و حماسه اقتصادي كه شعار امسال مي باشد، تأمل در آيات سوره صف مسائل فراواني را روشن مي نمايد.
اين سوره از آن رو با تسبيح پروردگار شروع مي شود كه در آن، مطالبه جهاد همه جانبه و يك پارچه امت اسلام و تقاضاي ياري و نصرت پروردگار وجود دارد و اين در خواست كمك به معني نيازمندي واحتياج ذات اقدس حق نيست و لذا تنزيه او از هر گونه فقر و نياز به شهادت همه ي آسمان ها و زمين و موجودات، در صدر سوره ذكر شده است. سپس به مؤمنان ياد آوري مي شود كه ادعايي كه به آن پايبند نيستند نداشته باشند و اگر به گفتارشان ملتزم نباشند مقت وغضب الهي را به دنبال خواهد داشت.
مبارزه مطلوب و محبوب خداوند، روياروئي همگاني و متحدانه  ودر يك صف و آن هم صف نفوذ ناپذير و مستحكم با با دشمنان خدا معرفي شده و پس از آنكه ياد آور اذيت ها و كوتاهي هايي كه با دو پيامبر بزرگ خدا يعني موسي و عيسي عليهما السلام و پيامد هاي سخت آن يعني انحراف و گمراهي گرديده، خبر از سنّت اتمام نور الهي و جهان گير شدن آن وغلبه دين خدا در همه عرصه ها عليرغم ميل كافران و مشركان داده و سپس راه هاي رهايي و نجات مؤمنان در دنيا و آخرت از گرفتاري ها و عذاب سخت را ايمان وجهاد با مال وجان بر شمرده و مي فرمايد:
يا ايها الذين آمنوا هل ادلّكم علي تجارة تنجيكم من عذاب اليم تومنون بالله رسوله وتجاهدون في سبيل الله باموالكم وانفسكم ذلكم خيرلكم ان كنتم تعملون
اي كساني كه ايمان آورده ايد آيا شما را به تجارتي كه رهايي بخش از عذاب سخت است رهنمون شوم. به خدا و رسول او ايمان آوريد ودر راه خدا با اموال و جان هاي خود جهاد نماييد كه اگر بدانيد اين براي شما بهترين است.
در اين آيه از مؤمنان تقاضاي ايمان شده است يعني پايداري و استقامت در ايمان و جهت دادن همه ي تلاش هاي جسمي و مالي در راه خدا ودر واقع تجارت سود بخش مؤمنان، پايمردي و پاي بندي به ايمان و استمرار آن ( فعل مضارع تؤمنون ) و همچنين مجاهدت همه جانبه با جان ومال و خستگي نا پذيري ومستمرو همگاني (تجاهدون ) معرفي گرديده است .
ايمان ، جهاد با مال وجهاد با جان ،همه ي عرصه ها از جمله عرصه سياست و اقتصاد را در بر ميگيرد و اين گونه ايمان و جهاد ، نه تنها جبران ضعف ها و اشكالات گذشته را مي نمايد بلكه از لوازم و دستاوردهاي آن ، تحقق اهداف و خواسته هاي امت اسلامي است كه همانا پيروزي قريب الوقوع بر دشمنان ، فائق آمدن بر گرفتاري ها و مشكلات مي باشد و اين وعده قطعي و بشارت آميز پروردگار است (و اخري تحبونها نصر من الله وفتح قريب و بشّر المؤمنين )
و در انتهاي سوره دستور به ياري پروردگار وورود به زمره ي انصار الله به همه ي مؤمنان داده شده و تجربه و درس عبرت آموز پيروزي هاي گذشته ، شاهد حقانيت اين راه معرفي شده است.
روح حماسي در تمام آيات اين سوره آشكارا مشاهده مي گردد. حماسه مقاومت، حماسه عمل به شعارها، حماسه جهاد درصف واحد ، حماسه وحدت پولادين ، حماسه حضور و همراهي با رهبران الهي ، حماسه آينده ي نويد بخش ، حماسه غلبه جهاني دين خدا ، حماسه ناكامي و شكست مشركان و كافران ، حماسه استقامت در ايمان ، حماسه جهاد اقتصادي ، حماسه جهاد نظامي ، حماسه نصرت خدا و حماسه پيروزي و غلبه بر دشمنان.

 

نكته پنچم : اتكاء و ارتباط سياست و اقتصاد به يكديگر

 

ارتباط و تعامل سياست و اقتصاد قابل انكار نيست. بويژه سياست هميشه بر اقتصاد تأثير تعيين كنننده دارد و البته از آن به شدت اثر پذير است. مبارزات انبياء با فقر ومحروميت از يك سو و با تكاثر و افزون طلبي و سرمايه داري خون آشام از سوي ديگر در كنار مبارزه با طاغوت ها و سلطه هاي نا مشروع ، حماسه هاي سياسي و اقتصادي فراواني را در تاريخ مبارزات انبياء به يادگاري گذاشته است .هميشه دركنار روياروئي با فراعنه ونمرودها مقابله باقارون ها نيز وجود داشته است.
اين ارتباط به گونه اي است كه استقلال سياسي بدون استقلال اقتصادي و بالعكس حد اقل در تجربه تاريخي وجود ندارد. بلكه در هم تنيدگي سياست و اقتصاد در قرون اخير به شدت افزايش يافته و هيچ سياستي بدون ابعاد اقتصادي و هيچ اقتصادي بدون ابعاد سياسي يافت نمي شود .بلكه نظام سلطه كنوني اقتصاد را اهرم سياست و فرهنگ را دام هر دو و توان نظامي را پشتوانه اهداف سياسي ، اقتصادي و فرهنگي خود قرار داده است. امروزه سياسي ترين موضوعات ، اقتصادي ترين آنهاست .چنانكه ما در مورد انرژي هسته اي شاهد آن هستيم .حتي بر علم و فرهنگ و رسانه نيز رويكرد سياسي ، اقتصادي حاكم گرديده است .
چالش هاي موجود در مسير انقلاب اسلامي نيز ناشي از عدم همپايي اقتصاد با سياست در كشور است .واقعيت آن است كه ما آن گونه كه در عرصه هاي سياسي پيشتاز و موفق عمل كرده ايم در صحنه هاي اقتصادي موفق نبوده ايم و اقتصاد كشور متناسب با روند تحولات سياسي نظام حركت نكرده است.



مربوط به موضوع : راهكارهاي حماسه اقتصادي
دسته ها : راهكارهاي حماسه اقتصادي | ارسال شده در | (0) نظر

 

 

نثر وقصه وداستان حماسي نيز به همين معني است.در قرآن نيز آيات حماسي فراواني وجود دارد مثل لن يجعل الله للكافرين علي المسلمين سبيلا يا محمد رسول الله والذين معه اشدّاء علي الكفار
سخنان حماسي نيز سخناني است كه به حماسه آفريني ، مردانگي وشرافت دعوت مي كند مثل سخنان امام حسين (ع) درروز عاشورا كه مي فرمود هيهات منّا الذّله  يا  لااعطيكم بيدي اعطاء الذليل ولاافرّ فرارالعبيد ياهمچون سخن امام خميني ره كه فرمود بكشيد مارا ملت ما بيدارتر مي شود.
بعضي شخصيت ها نيز حماسي هستند وروحيات حماسه سازي دارند. شهيدان اصولا از اينگونه  شخصيت ها هستند. شهيد مطهري كه شهادت او حماسه اي بزرگ درانقلاب بود دراين زمينه مي گويد:
شهيد حماسه ‏آفرين است. بزرگترين خاصيت شهيد حماسه ‏آفرينى اوست. در ملت هايى كه روح حماسه‏، مخصوصاً حماسه الهى مى ‏ميرد بزرگترين خاصيت شهيد اين است كه آن حماسه مرده را از نو زنده مى‏ كند. لهذا اسلام هميشه نيازمند به شهيد است، چون هميشه نيازمند به حماسه ‏آفرينى است، حماسه ‏هاى نو به نو و آفرينش هاى نو به نو.   (مجموعه ‏آثار استاد شهيد مطهرى ج‏24 ص463)
ازنظر شهيد مطهري  سخن مى ‏تواند سخن حماسى باشد و سخن حماسى يعنى سخنى كه در آن بويى از غيرت و شجاعت و مردانگى باشد، بويى از ايستادگى و مقاومت باشد.(مجموعه ‏آثار استاد شهيد مطهرى    ج‏17ص35 )
ايشان مي نويسد:
گفتيم يك سخن يا منظومه، يك شعر يا نثر حماسى آن است كه در روح انسانى جولان و هيجانى در جهت سلحشورى و مقاومت و ايستادگى و دفاع از عقيده ايجاد كند، و يك شخصيت حماسى آن كسى است كه در روحش اين موج وجود دارد؛ يك روحيه متموّجى از عظمت، غيرت، حميّت، شجاعت، حس دفاع از حقوق و حس عدالتخواهى دارد.(همان ص35)
بعضي ملّت ها نيز همانند شخصيت هاي حماسي هستند وروحيات حماسي داشته وقهرمانانه عمل مي كنند، شجاعانه اقدام مي كنند، روح تحريك شده داشته وبا هيجان وشور انقلابي رفتار مي كنند.
ازآنچه پيرامون حماسه گفته شده مي توان عناصر اصلي آن را بدست آورد.
عناصري همچون نترسيدن وشجاعت داشتن، فداكاري كردن و ازخودگذشتن، ازشرافت وكرامت نفس برخوردار بودن، عزّت وسربلندي طلبيدن، روح بزرگ وهمّت عالي داشتن، هدف مقدس ومتعالي داشتن، رشد وآگاهي و زمان شناسي و بصيرت داشتن.
شهيد مطهري درمورد روح بزرگ وهدف مقدس داشتن در شكل گيري يك حماسه به زيبائي مي نويسد:‏
حسين بن على عليه السلام يك روح بزرگ و يك روح مقدس است. اساساً روح كه بزرگ شد تن به زحمت مى‏ افتد، و روح كه كوچك شد تن آسايش پيدا مى‏ كند. اين خود يك حسابى است. ابن عباس ‏ها بيايند نهى كنند، مگر روح حسين اجازه مى‏ دهد؟! متنبّى، شاعر معروف عرب شعر خوبى دارد، مى‏ گويد:
وَ اذا كانَتِ النُّفوسُ كِباراً
تَعِبَتْ فى مُرادِهَا الْأجْسامُ‏
مى‏ گويد وقتى كه روح بزرگ شد جسم و تن چاره ‏اى ندارد جز آنكه به دنبال روح بيايد، به زحمت بيفتد و ناراحت شود. اما روح كوچك به دنبال خواهش هاى تن مى‏ رود، هرچه را كه تن فرمان بدهد اطاعت مى‏ كند. روح كوچك به دنبال لقمه براى بدن مى‏ رود اگرچه از راه دريوزگى و تملّق و چاپلوسى باشد. روح كوچك دنبال پست و مقام مى‏ رود ولو با گرو گذاشتن ناموس باشد. روح كوچك تن به هر ذلت و بدبختى مى‏ دهد براى اينكه مى‏ خواهد در خانه‏ اش فرش يا مبل داشته باشد، آسايش داشته باشد، خواب راحت داشته باشد.
اما روح بزرگ به تن نان جو مى‏ خوراند، بعد هم بلندش مى‏ كند و مى‏ گويد شب زنده دارى كن. روح بزرگ وقتى كه كوچك ترين كوتاهى در وظيفه خودش مى ‏بيند، به تن مى‏ گويد اين سر را توى اين تنور ببر تا حرارت آن را احساس كنى و ديگر در كار يتيمان و بيوه زنان كوتاهى نكنى! روح بزرگ آرزو مى‏ كند كه در راه هدف هاى الهى و هدف هاى بزرگ خودش كشته شود؛ فرقش شكافته مى‏ شود، خدا را شكر مى‏ كند. روح وقتى كه بزرگ شد، خواه ناخواه بايد در روز عاشورا سيصد زخم به بدنش وارد شود. آن تنى كه در زير سم اسب ها لگدمال مى‏ شود، جريمه يك روحيه بزرگ را مى‏ دهد، جريمه يك حماسه را مى ‏دهد، جريمه حق پرستى را مى‏ دهد، جريمه ‏روح شهيد را مى ‏دهد.
وقتى كه روح بزرگ شد، به تن مى‏ گويد من مى‏ خواهم به اين خون ارزش بدهم.
شهيد به چه كسى مى‏ گويند؟ روزى چقدر آدم كشته مى‏ شوند؟ مثلًا هواپيما سقوط مى‏ كند و عده‏ اى كشته مى‏ شوند، چرا به آنها شهيد نمى‏ گويند؟ چرا دور كلمه «شهيد» را هاله ‏اى از قدس گرفته است؟ چون شهيد كسى است كه يك روح بزرگ دارد، روحى كه هدف مقدس دارد، كسى است كه در راه عقيده كشته شده است، كسى است كه براى خودش كار نكرده است، كسى است كه در راه حق و حقيقت و فضيلت قدم برداشته است.
(مجموعه‏ آثار استاد شهيد مطهرى، ج‏17، ص42)
همچنين استاد شهيد مطهري ره دربيان يك حادثه حماسي از اميرالمومنين (ع) و در ذيل خطبه51 از نهج البلاغه برخورد حماسي امام و ياران ايشان را ذكر مي كند كه بدليل شباهت بسيار زيادي كه اين داستان با وضعيت كنوني كشور ما دارد و در شناساندن يك حركت حماسي كمك زيادي به ما مي كند، همه آن را عينا به نقل از او مي آوريم:
در جنگ صفّين در اولين برخوردى كه ميان سپاه على عليه السلام و سپاه معاويه رخ مى دهد، على روى حساب خودش حاضر نيست كه شروع كننده جنگ باشد و تمام كوشش او اين است كه تا حد ممكن مشكلات و اختلافات را حل بكند، بلكه بتواند معاويه و يارانش را به اصطلاح روبراه بكند، ولى يك وقت متوجه مى‏ شود كه آنها پيش دستى كرده‏ اند و شريعه يعنى جايى را كه مى‏ شود از فرات آب برداشت گرفته‏ اند.
على عليه السلام سعى مى‏ كند با مذاكره مسأله را حل كند، پيغام مى ‏دهد كه هنوز بناى جنگ نيست و مى‏ خواهيم مذاكره كنيم بلكه مسأله با مذاكره حل بشود، ولى طرف مقابل قبول نكرد. بنابراين يا بايد اصحابش از تشنگى از پا دربيايند و يا بايد جنگيد، جنگى كه دشمن شروع كرده است.
در نهج البلاغه است كه على عليه السلام در مقابل جمعيت، ناراحت و عصبانى از اين كار مى ‏ايستد و يك خطبه چند سطرى مى‏ خواند. مى‏ فرمايد: «قَدِ اسْتَطْعَمْوكُمُ الْقِتالَ» اينها گرسنه ي جنگند و از شما غذا مى‏ خواهند اما از دم شمشير. «فَاقِرّوا عَلى‏ مَذَلَّةٍ وَ تَأْخيرِ مَحَلَّةٍ أَوْ رَوُّوا السُّيوفَ مِنَ الدِّماءِ تَرْووا مِنَ الْماءِ» لشكريانم! نمى‏ گويم برويد بجنگيد، برويد يكى از اين دو راه را انتخاب كنيد: يا تن به ذلت بدهيد كه آب را ببرند و شما نگاه كنيد، يا اين كه اين تيغ ها را از خون اين ناكسان سيراب كنيد تا خودتان سيراب شويد. «فَالْمَوْتُ فى حَياتِكُمْ مَقْهورينَ وَ الْحَياةُ فى مَوْتِكُمْ قاهِرينَ»  زندگى اين است كه بميريد ولى فائق باشيد و مردن اين است كه زنده باشيد ولى توسرى خور.
با اين سخنان خود آنچنان هيجان ايجاد كرد كه در كمتر از دو ساعت، دشمن را بكلى از كنار شريعه فرات دور كردند كه ديگر دشمن از تشنگى له له مى‏زد. ولى‏ على عليه السلام به سپاهيان خود گفت: شما هر روز اجازه بدهيد كه بيايند و آب بردارند. لشكريان گفتند: آنها به ما آب ندادند، پس ما هم به آنها آب نمى‏دهيم. ولى على فرمود: خير، اين يك كار غيرانسانى است؛ آب يك چيزى است كه هر جاندارى حق دارد از آن استفاده كند. به آنها آب بدهيد.
(مجموعه‏ آثار استاد شهيد مطهرى، ج‏17، ص26)    
درشرائط كنوني نيز كه دشمنان نظام اسلامي با افزايش فشارهاي سياسي واقتصادي تلاش در تحميل اراده خود بر ملت ايران دارند با چنين وضعيت مشابهي روبرو هستيم يعني يا بايد دست ذلت به تسليم بلند نموده و از انقلاب خود و همه دستاوردهاي آن صرف نظر كنيم تا كمي سختي به خود راه ندهيم و يا آن كه بايد با شور و حال انقلابي خود مثل صحنه هاي گذشته به ميدان آمده و با خلق حماسه هائي در عرصه سياست و اقتصاد راه سربلندي و رو به رشد تعالي و پيشرفت و استقلال كشور را ادامه دهيم. و از اين رو در انتخاب مسير رهبر معظم انقلاب  شعار و راهبرد سال را حماسه سياسي و حماسه اقتصادي معرفي نموده اند.

 

نكته هفتم: عناصر اصلي شعار سال

 

شعار حماسه سياسي و حماسه اقتصادي حاوي پيش فرض ها و محتواها و حامل معاني و نكته هاي متعددي است. در اين شعار نگاه به جلو و آينده نگري بلكه حركت پيش دستانه ي آينده سازي وجود دارد. هنگامي كه از نام سال آينده سخن به ميان مي آيد بدنبال ساخت مسمّي و حقيقتي براي آن نام هستيم. چنان كه اصولاً تحويل سال يعني به اتمام رسيدن يك سال و شروع سال جديد و همچنان كه رهبر انقلاب در پيام نوروزي خود فرمودند: ساعت تحويل و هنگام تحويل، در حقيقت حد فاصلي است بين يك پايان و يك آغاز؛ پايان سال گذشته و آغاز سال نو. البته نگاه عمده‌ي ما بايد به طرف جلو باشد؛ سال نو را ببينيم، براي آن خودمان را آماده كنيم و برنامه‌ريزي كنيم؛ اما حتماً نگاه ِ به پشت سر و راهي كه طي كرده‌ايم هم براي ما مفيد است، براي اينكه ببينيم چه كرده‌ايم، چگونه حركت كرده‌ايم، نتائج كار ما چه بوده است، و از آن درس بگيريم و تجربه بياموزيم.
از اين رو نفس نامگذاري براي زمان آينده و مقطع پيش رو يعني نگاه به جلو داشتن و عزم حركت كردن و بناي ساختن آينده را داشتن و عنصر آينده از عناصر كليدي شعار سال است.
اميد، عنصر ديگري است كه در اين شعار وجود دارد. اميد به آينده، اميد به حركت، اميد به پيشرفت، اميد به خلق حماسه، اميد به پيروزي، اميد به بهروزي، اميد به مديريت تحولات، اميد به در اختيار گرفتن آينده، اميد به نقش آفريني و تأثير گذاري، اميد به ساختن آينده، اميد به وضعيت مطلوب تر، اميد به رهايي از مشكلات موجود واميد به فرج و گشايش كه عنصر اصلي حيات و زندگي هر انساني است در مفهوم حماسه سياسي و اقتصادي براي ملت ما وجود دارد .
شور زندگي عنصر ديگر اين شعار است. سرزندگي و نشاط و تموّج حيات و آن هم حياتي همراه با سر افرازي، عزت و سر بلندي و از سر شعف كه فقط اينها مي تواند به زندگي انسان ها معني ببخشد. عنصر ديگر، اطمينان از گذشته است. براي خلق حماسه، اطمينان واعتماد به داشته ها و سرمايه ها و خود باوري لازم است. بدون تكيه به گذشته ي مطمئن حماسه آفريني بي معناست. تجربه گذشته در خلق حماسه هاي گوناگون، ملت ما را به اين خود باوري رسانده است كه با اطمينان خاطر از حماسه سازي در آينده سخن بگويد. احساس پيشرفت و باور به اينكه در حركتي رو به جلو در حال تعالي و تكامل هستيم و اعتماد به نفس از بابت اين كه اين حركت ما به سوي پيشرفت، امكان پذير و قابل دسترس بوده و با حركت حماسي خود در عرصه هاي مختلف سياسي و اقتصادي، اهداف پيشرفت خود را جستجو كرده و خلق حماسه، راهي براي دستيابي به آنهاست .
خنثي سازي مكر و توطئه دشمنان در شعار سال به مثابه انگيزه است زيرا ما دشمن را شناخته ايم و نقشه او را فهميده ايم. همانطور كه رهبر معظم انقلاب فرموده اند:
دو سوال وجود دارد۱- لانه اصلي توطئه برضد ملت ايران كجاست؟ ۲- دشمنان اين ملت چه كساني هستند؟
حضرت آيت الله خامنه‌اي در پاسخ به سوال اول تاكيد كردند:

مركز اصلي توطئه‌ها بر ضد ملت ايران، آمريكا است و امروز بعد از گذشت ۳۴ سال، هر‌گاه كه نام دشمن برده مي‌شود، ذهن ملت ايران به سرعت متوجه آمريكا مي‌گردد. ...مسئولان آمريكا بايد در مورد اين موضوع بدقت تامل كنند و از خود بپرسند كه چرا ذهن ملت ايران در خصوص دشمن، همواره متوجه آمريكا است؟ ...علاوه بر آمريكا كه دشمن درجه اول و مركز توطئه است، دشمنان ديگري هم وجود دارند، كه دولت انگليس خبيث از جمله آن‌ها است، اما از خود استقلالي ندارد و با دنباله روي، نقش مكمل دولت آمريكا را دارد. (سخنراني روز اول سال92)
عكس العمل مناسب با توطئه دشمن داشتن يعني بصيرت نسبت به دشمن و دشمن شناسي و افشاي مقاصد و برنامه ي عمل دشمن. بنابراين توطئه دشمن مبني بر آماج قراردادن عرصه اقتصاد و سياست بطور توأمان در اين سال ما را بر آن داشته تا حماسه اي متناسب بيافرينيم. شجاعت و دلاوري و اقدام جسورانه و بي باكانه در مفهوم حماسه نهفته است چنان كه پايبندي به شعار و عمل به رجز خواني ها و اين كه ما در عمل حرف هاي خودمان را به اثبات مي رسانيم و بر گفتار خود ايستاده ايم.
ما ملت مسلمان و انقلابي هستيم و هرگز ديپلمات گونه و بزدلانه شعار نمي دهيم بلكه همچنان كه در طول سي و چند سال پس از انقلاب در عرصه هاي گوناگون نشان داده ايم انقلابي و حماسي عمل مي كنيم در عرصه اقتصاد و سياست نيز حماسه هايي همچون حماسه هشت سال دفاع مقدس خواهيم آفريد.

 

نكته هشتم: اصول چهارگانه حماسه سازي

 

تحولات و رخدادهاي بزرگ و خلق يك حماسه، مستلزم وجود اصول و نيازمند چند مطلب است: 1- عنايت و مشيت پروردگار 2- عبرت آموزي از گذشته 3- توانمندي دروني 4- كشش و ظرفيت آينده.
بديهي است بدون عنايت پروردگار هيچ اتفاقي نمي افتد و ما تشاءون الّا ان يشاء الله. كارهاي بزرك و حماسه هاي رخ داده در تاريخ همگي كار خدا بوده و در بستر اراده او تحقق يافته است. انقلاب اسلامي و حماسه هاي فراوان آن همچون حماسه 15 خرداد 42 ، حماسه 12 و 22 بهمن 57 ، حماسه حضور مردم در پاي صندوق هاي رأي بطور مكرر و يا حضور ميليوني در راهپيمايي ها و حمايت ها در صحنه هاي گوناگون از انقلاب و نظام، حماسه هايي يكي بزگ تر از ديگري در دفاع مقدس، حماسه شهادت ها و ايثارگري ها و خلاصه همه حماسه آفريني ها و حماسه سازي ها در پرتو عنايات پروردگار و با كمك و امداد او انجام گرفته است و از اين پس نيز در مسير اين انقلاب الهي جز با خواست خدا هيچ حركتي شكل نخواهد گرفت .
نگاه موحدانه حضرت امام رضوان الله تعالي عليه در رؤيت دست خدا در همه حوادث و مسائل انقلاب بسيار درس آموز است. ايشان به طور مكرر بر توجه به خواست خداوند در همه تحولات و حوادث تأكيد داشتند و دگرگوني در دلها را كه منشأ همه تغييرات و حوادث است، ناشي از عنايات ويژه پروردگار دانسته و بر همين اساس به تحليل رويدادهاي انقلاب اسلامي مي پرداختند.
اصل دوم براي خلق يك حماسه و ايجاد يك تحول بزرگ استفاده از تجربه و سرمايه گرانقدر باز مانده از گذشته است. عبرت آموزي و درس گرفتن لازمه هر حركتي است بويژه آنگاه كه گذشته اي پر درس و پر ظرفيت وجود داشته باشد تا چراغ راه آينده گردد. گذشته ي انقلاب و تاريخ نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران كه خود نتيجه به كار گيري همه تجربيات تاريخي اسلام و ايران مي باشد، سراسر درس و عبرت حماسه آفريني است.
اصل سوم توانمندي دروني يك ملت براي ايجاد تحول است. اگر ظرفيت ها و قابليت ها و زمينه هاي تحول وجود نداشته باشد شكل گيري يك تحول، انتظار بيهوده اي است در اين زمينه ملت ايران ثابت كرده است كه در توانمندي براي تحول سر امد و پيشتاز همه ي ملل ديگر است.
و اصل چهارم كشش آينده است. شرايط آينده بايد به گونه اي باشد كه تحمل تحول را داشته باشد اگر آينده براي تحول مناسب نباشد باز شاهد تحولي عميق نخواهيم بود.
بر اساس اصول مذكور به سامان رساندن حماسه سياسي و حماسه اقتصادي براي كشور در سال 92 كار دشواري نيست زيرا در مورد اصل اول يعني عنايت خدا هر روز وبطور پيوسته ازآغاز انقلاب و قبل از پيروزي انقلاب تاكنون شاهد توجهات پروردگار و امدادهاي غيبي و آشكار او در همه صحنه هاي انقلاب بوده ايم و نصرت ياري او، وعده تخلف ناپذير و پشتوانه اصلي و مطمئن ملت مسلمان ما بوده است و لذا از اين بابت مادامي كه با اتكا به خدا حركت كنيم هيچ دغدغه اي نداريم.
چالش هاي نظام نو پاي اسلامي و رويارويي هاي مختلف آن با نظام استكباري و تجربيات فراز و فرود هاي متعدد و پيشينه حماسه سازي هاي گوناگون بخصوص در عرصه سياست واقتصاد، درس هاي گران بها و انصافا جامع و بي شماري را فراروي مردم و مسئولين نظام قرار داده است و بطور خاص تجربه هاي موجود، راه سعادت و توفيق ملت ما را در ورود حماسي به اقتصاد و سياست منحصر نموده است و اگر جز به اين طريق عمل شود پشيماني نتيجه قهري آن است ( مَن جرّب المجرّب حلّت به الندامه )
در مورد اصل سوم يعني توانمندي دروني، مرور فهرست توانمندي ها و ظرفيت هاي فرهنگي، اقتصادي، سياسي و دفاعي كشور و توجه به دستاوردهاي گران سنگ و اعجاب آميز ملت ايران در عرصه هاي مختلف علم وتكنولوژي و تسليحات و اداره امور مختلف و همه حوزه ها، اطمينان ما را براي خلق هر حماسه اي جلب مي نمايد.
و سر انجام در مورد اصل چهارم يعني كشش آينده، نه فقط نيازهاي پيش روي ما كه همه ي شواهد و قرائن از تحولات آينده در داخل و منطقه و صحنه بين الملل گوياي فرصت تاريخي و استثنائي به وجود آمده براي ملت ايران است تا با هوشمندي و عمل به هنگام، آينده اي درخشان را براي خود رقم بزند و در گذر از پيچ تاريخي ملموس كنوني نه فقط جبران همه عقب ماندگي ها كه پيشتازي و الهام بخشي براي ساير ملتها را به ارمغان بياورد.
بنابراين سخن از حماسه سازي و حماسه آفريني سخن بيهوده اي نيست و اصول مورد نياز براي شكل گيري يك حركت خلاقانه و حماسي براي ملت ايران مهّيا مي باشد و تنها اراده و همت عالي اين ملت را مي طلبد كه بحمد الله چنين همتي نيز وجود دارد و چشم انداز آينده كاملا روشن و اميد بخش است.



مربوط به موضوع : راهكارهاي حماسه اقتصادي
دسته ها : راهكارهاي حماسه اقتصادي | ارسال شده در | (0) نظر

 

 

وقتي براي انجام كاري شجاعت، شهامت، دلاوري و قدرت تشخيص و نصميم گيري خارق العاده اي لازم باشد، مي گويند : براي محقق شدن چنين امري بايد حماسه ساخت. وحماسي عمل كرد .

 

با اين مقدمه اجمالي، اينك به سراغ چيستي و چرايي نام گذاري امسال به «حماسه سياسي و حماسه اقتصادي» از سوي رهبر حكيم و فرزانه انقلاب اسلامي و نايب بر حق امام عصر والزمان، حضرت امام خامنه اي عزيز مي رويم. تا بدانيم وبفهميم چرا وبه چه علت معظم له سال ۱۳۹۲ هجري شمسي را به اين اسم نام گذاري كرده اند .

 

آيا اين نامگذاري صرفاً به خاطر اين است كه در روزهاي پاياني بهار سال جاري، قرار است انتخابات يازدهمين دوره رياست جمهوري برگزار شود؟ يا به خاطر اين است كه دشمنان قسم خورده اسلام و انقلاب اسلامي و ملت مسلمان ايران در حال تشديد نمودن تحريم ها هستند؟

 

مسائل اقتصادي چه ارتباطي به سياست دارد، كه امام امت در پيام نوروزي خود، اين دو را با هم گره زده و آنها را با هم عجين و لازم و ملزوم هم دانسته اند؟

 

ممكن است مسئله انتخابات يازدهمين دوره رياست جمهوري و شيطنت دشمنان در شدت بخشيدن به تحريم ها در اين نام گذاري مؤثرونقش به سزايي داشته باشد؛ اما بنده بر اين باورم كه ، اين دوعامل نمي تواند علت تامه اين نامگذاري باشد. و بدون ترديد، علل و عوامل مؤثر متعدد ديگري وجود دارد كه، امام امت را در انتخاب اين نام ترغيب نموده اند.

 

بر كسي پوشيده نيست كه حوادث پس از انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ كه حضرت امام خامنه اي مدظله العالي، از آن به فتنه عميق ياد كرده اند، شامه كثيف دشمنان داخلي و خارجي را براي استشمام هر چه بيشتر بوي گندي كه هرازچندگاه، از سوي مزدوران سرسپرده صهيونيسم وآمپرياليسم ، وبرخي از دوستان جاهل وگمراه ومنحرف، در گوشه و كنار اين مملكت متساطع مي شود، تيزتر نمود. وروزنه اميدي براي آنها بر سر راه آرزوهايشان كه چيزي جز سرنگوني جمهوري اسلامي نيست تعبيه واحياء كرد.

 

متاًسفانه بايد اذعان كرد كه رفتارهاي نسنجيده و غلط و خلاف شرع بعضي از مسئولين در طول چهار سال گذشته، مزيد بر علت شده وطمع دشمنان داخلي و خارجي را براي دستيابي به اهداف شومي كه ۳۴ سال است به دنبال آنها مي دوند را خيلي بيشتر نمود. تا حدي كه آنان در توهم وخيال باطل خود؛ فاصله چنداني با پيروزي احساس نمي كنند.

 

رويكرد بعضي از رسانه هاي داخلي و عملكرد رسانه هاي بيگانه، خصوصاً نحوه عملكرد وبرنامه سازي تلويزيون هاي مزدور فارسي زبان، بهترين مصداق براي اين مدعاست.

 

بدون ترديد براي نقش برآب كردن نقشه هاي شوم و بسيار خطرناك و در عين حال جدي؛ كه اين دشمنان براي نابودي انقلاب اسلامي و قبل از آن، خنثي نمودن توطئه هايي كه براي جدايي ولايت فقيه از مردم ولايتمدار ايران اسلامي طراحي نموده اند؛ و همچنين براي تودهني زدن به جاهلان و منحرفان داخلي كه خطر جهالت و انحراف آنها از خطر رژيم اشغالگر و كودك كش اسرائيل و آمريكازهي بيشتر است؛ و ايضاً براي بيداري و هدايت دوستان غافل؛ روحيه اي حماسي و بصيرتي كه رمز عاشوراييان بوده است و اراده اي حسيني وعزمي راسخ لازم است. و بايد براي خلاصي از اين تهديدها حماسه ها ساخت. وعلي وار تصميم گرفت وحسين وار پيش رفت وعباس وار مطيع ولايت بود .

 

زمان شناسي، دشمن شناسي و بصيرت علي گونه و شهامت و شجاعت و هوشياري حسين گونه ي علي زمان ما، حضرت امام خامنه اي در نامگذاري امسال، موجب گرديد، سالي كه دشمنان در توهم جشن نابودي انقلاب اسلامي و تحقق يافتن آرزوهاي ديرينه شان به سر مي برند، انشاء الله به فضل الهي ومدد حضرت ولي عصر (عج)به سال نابودي و شكست مفتضحانه خودشان و به گور بردن تمام آمال و آرزوهاي پليدشان تبديل شود.

 

آري حماسه سياسي لازم است. يعني بايد بصيرت سياسي (آگاهي هاي سياسي) معرفت و بينش ديني خود را به طرز فوق العاده اي بالا ببريم، تا بتوانيم در فضاي غبارآلودي كه دشمنان داخلي و خارجي و گروه جاهلان و منحرفان داخلي و بعضي از دوستان غافل براي مشتبه ساختن حقيقت ساخته اند، به راحتي حق را از باطل تشخيص دهيم. ومانع خروج قطار انقلاب اسلامي از ريلي كه مارا به سمت وسوي كمال مطلوب گسيل ميدهد شويم.

 

امروز با ائتلافي كه بين دشمنان خارجي و داخلي بوجود آمده، دو جبهه جنگ، كه به مراتب زهي زيان بارتر و خطرناك تر از جنگ نظامي و مسلحانه هستند، در مقابل ملت شريف ايران اسلامي گشوده شده است. اين دو جنگ كه عبارتند از : ۱- جنگ نرم عقيدتي سياسي و فرهنگي اجتماعي ۲- جنگ اقتصادي، تنها به جرم خداخواهي و دين مداري و استكبارستيزي و عدالت خواهي به ايران اسلامي تحميل شده است.

 

مصون ترين و مقاوم ترين سنگر و جان پناه در اين دو جبهه، كه به ما ايرانيان مصونيت مطلق مي بخشد و ما و مقدسات ما را از هر گونه گزند مادي و معنوي مصون و محفوظ نگه مي دارد، سنگر توحيدي ولايت مطلقه فقيه است. و تنها سلاح كاربردي و مؤثري كه مي تواند ايران و ايراني را، و از اين دو مهمتر نظام جمهوري اسلامي ايران را؛ در برابر پيشرفته ترين سلاح هاي مخوفي كه دشمنان در اين دو جبهه براي دستيابي به اهداف از پيش تعين شده خود از آن استفاده مي كنند، صحيح و سالم نگه مي دارد، اسلحه بصيرت و معرفت و بينش ديني و سياسي و اطاعت آگاهانه و آزادانه از اوامر و نواهي مقام عظماي ولايت است ولا غير.

 

بديهي است كه وقتي دشمن از خود تلاش بيشتري نشان مي دهد؛ وظيفه ما است كه با خلق يك حماسه سياسي، به جنگ نرم عقيدتي سياسي و فرهنگي اجتماعي دشمنان برويم و آنها را در اين جبهه سركوب و سرنگون و نابود نماييم و همزمان با خلق يك حماسه اقتصادي به جنگ اقتصادي تحميلي دشمنان قسم خورده خود برويم. و با اين حماسه ها كاري كنيم كارستان.

*******************************************************

اگر حماسه حسيني را به عنوان بي‌نظيرترين حماسه تاريخ بشر به عنوان الگويي براي حركت انقلابي مردم ايران بدانيم، حماسه هشت سال دفاع مقدس مردم ايران در برابر جبهه متحد كفر و شرك و نفاق مي‌تواند يكي از فرازهاي حساس تاريخ انقلاب باشد كه صلابت و ايستادگي اين ملت را اثبات كرد، اما به‌رغم آن، سؤال اساسي اين است كه چرا هنوز اين ملت نيازمند به خلق حماسه‌اي ديگر است آنگونه كه رهبر و مقتدايش ملت را به حماسه اقتصادي و حماسه سياسي در سال جديد فراخوانده است.

ترديدي نيست كه طي سال‌هاي اخير دشمنان اين ملت متأثر از شكست در توطئه‌هاي امنيتي، نظامي و اقتصادي سال‌هاي آغازين انقلاب در سال‌هاي اخير و به ويژه در سال ۹۱ همه ظرفيت‌هاي ممكن در عرصه اقتصادي، سياسي و نظامي و امنيتي را براي شكست اراده مردم ايران به كار گرفته‌اند و مردم ايران نيز به رغم تحمل آثار و پيامدهاي اين فشارها، اما با ايستادگي و استقامت خود نشان دادند كه انقلاب هنوز از ظرفيت و بالندگي بالايي برخوردار است و قادر است با تكيه بر مؤلفه‌هاي الهي و ارزشي و پايگاه مردمي خود بر شعارهاي راستين خود تأكيد نموده و شايد تعبير زيباي مقام معظم رهبري در جمع زائران و مجاوران حرم رضوي در آستانه سال جديد را بتوانيم شايسته‌ترين برآورد از نتيجه ايستادگي بدانيم آنگاه كه فرمودند «درس بزرگ موفقيت‌ها و دستاوردهاي سال ۹۱ اين است كه يك ملت زنده هرگز بر اثر تحريم‌ها، فشارها و سختي‌هاي دشمن به زانو در نخواهد آمد.»

اما روند تحولات آينده كه در امتداد راهبردهاي گذشته دشمنان معطوف بر افزايش فشارها و تهديدهاست بيانگر اين است كه دشمنان هنوز از به تسليم كشاندن مردم ايران (به‌رغم همه شكست‌هاي گذشته) نااميد نشده‌اند و با برنامه‌ريزي‌هاي خود هنوز به موفقيت براي شكست اراده مقاومت و ايستادگي مردم ايران اميد بسته و سوداي تسليم مردم و مسئولان نظام اسلامي را در سر مي‌پرورانند.

آنها از چه به رغم اذعان خود از براندازي و شكست نظام اسلامي نااميد شده‌اند، ولي تغيير رفتار و به نوعي عقب‌نشيني نظام اسلامي از شعارهاي اصولي و بنيادين را موفقيتي براي خود مي‌دانند. مبتني بر اين رهيافت دشمنان، شايد فلسفه نامگذاري سال ۹۲ را به عنوان سال «حماسه اقتصادي» و «حماسه سياسي» بهتر بتوان درك كرد.

در فرهنگ لغات، حماسه به آثار و اشعار ادبي گفته مي‌شود كه داراي ويژگي‌هاي مشتركي از جمله وجود يك قهرمان ملي و يا قوي است كه با شخصيت فوق‌العاده و اقدامات خارق‌العاده خود در راه رسيدن به هدف از هيچ كوششي دريغ نمي‌كنند و يا اينكه حماسه به معناي وقايع و اتفاقات بسيار تأثيرگذار و سرشار از شهامت‌ها و دليري‌ها تعبير شده است كه البته با شدت و صلابت همراه است. اما مبتني بر فرهنگ والاي انقلابي اسلامي ما كه حماسه حسيني و يا حماسه هشت سال دفاع مقدس را در پيشينه تاريخي دارد، حماسه‌سازان نه شخصيت‌هاي افسانه‌اي كه انسان‌هايي هستند كه در دامن ارزش‌ها و آرمان‌هاي اسلام و انقلاب پرورش يافته و در مسير تلاش و حركت با گذشت از خود به خدا رسيده‌اند. در اين ميدان قطعاً اهداف مادي و فردي نمي‌تواند تنها منبع الهام‌بخش براي حماسه‌آفريني باشد.

تجلي عزم و اراده ملي مردم ما در عرصه حماسه اقتصادي و حماسه سياسي سال ۹۲ كه مقابله با تحريم‌ها و حضور در انتخابات تنها يكي از جلوه‌هاي آنهاست مي‌تواند زمينه‌ساز عبور قدرتمندانه مردم ايران از اين پيچ حساس تاريخ باشد؛ پيچي كه به رغم ايجاد هزينه براي مردم ما، بيش از آنكه نظام اسلامي را مستهلك كند، آنها را در اتخاذ راهبرد عليه ايران اسلامي به استيصال و روزمرگي كشانده است.

مبتني بر اين پيشينه و برآورد است كه از «مردم ايران» به عنوان قهرمانان اين حماسه مي‌توان انتظار داشت كه به‌رغم گذر نسلي و گذشت بيش از ۳۴ سال از عمر انقلاب اسلامي، قادر خواهند بود با الگوگيري از حماسه هشت سال دفاع مقدس، با ايثار و از خود‌گذشتگي و با اتكا به عنايات الهي و ظرفيت‌هاي داخلي و البته با تبعيت از مولا و مقتداي خود، اين عرصه‌ها را به عنوان حماسه سياسي پيروز و ماندگار در تاريخ انقلاب اسلامي ثبت كنند.



مربوط به موضوع : راهكارهاي حماسه اقتصادي
دسته ها : راهكارهاي حماسه اقتصادي | ارسال شده در | (0) نظر



 

پس شرط اول جهاد اين است كه در آن، تلاش و كوشش باشد و شرط دومش اين است كه در مقابل دشمن‏ صورت گيرد.
امروز دشمن پس از مايوس شدن از حمله و تهديد نظامي، بر روي چند نكته اساسي دست گذاشته است. يكي از بارزترين آن‏ها مسئله اقتصادي و در واقع معيشت مردم است. دشمن به خيال خام خود مي‏خواهد مردم را تحت فشارهاي اقتصادي، از انقلاب و آرمان‏هاي والاي آن جدا و با به زانو درآوردن كشور از لحاظ اقتصادي و با فلج كردن پايه‏هاي اقتصادي كشور، مردم را مايوس كند؛ لذا رهبر معظم انقلاب اين تجاوز دشمن را از پيش شناسايي كرده و چندين سال است كه با عناوين مختلفي چون «پيشرفت و عدالت»، «همت مضاعف، كار مضاعف»، «جهاد اقتصادي»، «توليد ملي حمايت از كار و سرمايه ايراني»، «اقتصاد مقاومتي»  و از اين قبيل، آحاد ملت را هوشيار كرده اند.

 

جرعه‏ دوم

 

امروز ما در شرايط اقتصاد مقاومتى قرار داريم. اقتصاد مقاومتي به اين معناست كه بايد هم روند رو به رشد اقتصادى در كشور حفظ شود، هم آسيب‌‌پذيرى‌‌اش در مقابل ترفندها و حيله‏هاي دشمن كاهش پيدا كند.
يكى از شرايط اقتصاد مقاومتي، استفاده از همه‌‌ ظرفيت هاى دولتى و مردمى است؛ به قسمي كه هم از فكرها و انديشه‌‌ها و راهكارهايى كه صاحبنظران مي‏دهند، استفاده كنيم، هم از سرمايه‌‌ها به طور بهينه بهره ببريم.
از الزامات اقتصاد مقاومتى، كاهش وابستگي كشور به نفت است؛ اين وابستگى، به قول مقام معظم رهبري ميراث شوم صد ساله‌ ماست! و ما اگر بتوانيم از اين فرصت بوجود آمده استفاده كنيم و تلاش نماييم كه درآمد حاصل از نفت را با فعاليت‏هاى اقتصادى درآمدزاى ديگرى جايگزين كنيم، بزرگترين و مهمترين حركت را در باب اقتصاد انجام داده‌ايم.
در اين زمينه مي‏توان واحدهاى كوچك و متوسط را فعال كرد؛ زيرا امروزه عمده واحدهاي بزرگ ما فعالند و سوددهي خوبي هم دارند، اما بايد به فكر واحدهاي متوسط و كوچك توليدي بود؛ چرا كه مستقيماً با معيشت مردم در ارتباط بوده و به مردمي كردن اقتصاد كه از ديگر الزامات اقتصاد مقاومتي است، كمك مي‏كند.

 

جرعه سوم

 

همان طور كه رهبر انقلاب بارها اشاره كرده‏اند، اقتصاد اسلامي دو پايه اصلي دارد، يكي «افزايش ثروت ملي» و ديگري «توزيع عادلانه و رفع محروميت درون جامعه‏ اسلامي».
از طرفي بايد كشور اسلامى، كشوري ثروتمند بوده، فقير نداشته باشد و بتواند با ثروت و قدرت اقتصادى خود، اهداف والاى خويش را پيش ببرد و از طرفي فراموش نشود كه هدف اصلي در كشور ما و در نظام جمهورى اسلامى، چيزي نيست جز تامين عدالت.
اينكه كشور ثروتمند شود، توليد ناخالص ملى بالا برود و به خودكفايي برسيم، اما ثروت‏ها در گوشه‏‏اى و به نفع عده‏اي جمع شود و عده كثيرى از مردم همچنان فقير بمانند، با مكتب ما سازگاري ندارد؛ به عبارتي ديگر افزايش ثروت ملي، مقدمه‏اي است براي تامين عدالت.
و اما بزرگترين گام در راه استقرار عدل، رفع محروميت از طبقات محروم و تهيدست و كم درآمد است؛ قشري كه به فرموده بنيان‏گذار انقلاب اسلامي، حضرت امام خميني (ره)، ولي نعمتان مايند كه  همواره و با تمام وجود، از انقلاب و اسلام دفاع كرده اند و با وجود تمام سختي‏ها و محروميت‏هايي كه كشيده‏اند، بيشترين بار نظام را به دوش كشيده‏اند.

 

جرعه‏ چهارم

 

مسئله‌ اشتغال و كارآفرينى، مسئله بسيار مهمي است و پرداختن به اين موضوع، جهادي است فى‌سبيل‌اللَّه؛ حركت در اين راه، نه صرفاً يك اولويت، بلكه ضرورت امروز كشور ماست.
امروز، آبروى اسلام در گرو آن است كه ايران اسلامى پس از تحمل اين همه دشمني و كارشكني، به كشورى آباد تبديل شود، كار و تلاش در آن فراگير باشد، زندگى مردم سروسامان، فقر و محروميت ريشه‏كن، توليد داخلى با نيازهاى مردم متعادل و كشور به خودكفايى برسد.
امروز جهانيان و بخصوص كشورهاي اسلامي به پا خاسته نظاره‏گرند كه آيا جمهوري اسلامي با آن آرمان‏هاي والا، با آن مردم دلير و انقلابي و با آن عزم راسخ، مي‏تواند روي پاي خود ايستاده و زير بار تحريم‏ها نه تنها قد خم نكند، بلكه شكوفا شود.
عده‏اي مي‏گويند، پيشرفت در زندگي مادي و معنوي و رونق معيشت مردم، با جهاد سنخيتي ندارد؛ اينان با الفباي جهاد آشنايي ندارند.
بدون جهاد هيچ چيز نصيب انسان نمي‏شود؛ نه دنيا و نه آخرت. بدون جهاد يك ملت نمي‏تواند سرش را بالا بگيرد و طعم عزت را بچشد. كشور ما اگر امروز شأن و موقعيتي در جهان پيدا كرده، به بركت مجاهدت‏هاي آحاد ملت در عرصه‏هاي مختلف بوده و هست.

 

جرعه‏ پنجم

 

حركت‏هاي جهادي بايد توجه خود را به نيازهاي اساسي مردم معطوف كنند؛ به عنوان مثال در عرصه كشاورزي و دامپروري ورود كرده و موانع و مشكلات را با راهكارهاي علمي، مطالبه‏گري از مسئولان و بسيج كردن آحاد مردم برطرف نمايند؛ به گونه‏اي كه محصولات اصلي كشور در داخل توليد شود.
اين ها مواردي دور از انتظار نيست و اصلاً چنين انتظاري از حركت‏هاي جهادي، خصوصاً  دانشجويان مي رود؛ مانند روزهايي كه كشورمان از نعمت جهاد سازندگي برخوردار بود و جهاد سازندگي توانست در اين حوزه، كشور را از واردات مواد لبنى بى‌نياز سازد  تا جايي‏كه امروز محصولات لبني ما به ديگر كشورها صادر مي شود.

 

جرعه‏ ششم

 

آنچه كه امروز متاسفانه شاهديم اين است كه هنوز ارتباط سازمان‌يافته و مشخصي ميان صنعت و دانشگاه برقرار نشده ‏است؛ دانشجويان در فضايي كاملاً آكادميك و به دور از فضاي عملي، چندين سال به تحصيل علم مي‏پردازند، در حالي كه با مشكلات واقعي صنعت دست ‏و ‏پنجه نرم نمي‏كنند؛ اين در حالي است كه ايجاد نظام صحيح ميان صنعت و دانشگاه، علاوه بر حل معضل بيكارى و ايجاد اشتغال، باعث صرفه‌جويى ارزى و استقلال صنعتى كشورمان خواهد شد.
از آن مهم‏تر اينكه، دانشجو بايد با اقشار مختلف جامعه در ارتباط باشد، بايد مسائل را از نزديك لمس كند تا بتواند از پتانسيل دانشگاه براي رفع علمي و عملي مشكلات مردم استفاده كند. در غير اين صورت مطلبي مي‏خواند، مقاله‏اي مي‏نويسد و پروژه‏اي انجام مي‏دهد كه بعضاً هيچ ارتباطي با نيازهاي واقعي جامعه ندارد.
در اين خصوص تشكل‌هاى دانشجوئى و به طور ويژه گروه‏هاي جهادي بيشترين وظيفه را به‏عهده دارند؛ هم چنان كه يكي از اهداف اصلي تشكل‌هاى دانشجويى، استكبارستيزي و كمك به پيشرفت كشور است.
حوزه فعاليت حركت‏هاي جهادي بايد آن‏چنان گسترده، عميق و علمي شود كه بتواند جامعه دانشگاهي كشور را با مناطق محروم كشور پيوند دهد. وقتي قشر دانشگاهي ما به مناطق محروم سركشي كند، مشكلات را از نزديك ببيند، طبعاً تفكر پيگيرى اقتصاد عدالت‌محور در او زنده مي شود.

 

جرعه‏ هفتم

 

از مجموع مطالب گفته شده اين طور نتيجه مي‏گيريم كه با توجه به شرايط كنوني انقلاب، بايد به عرصه اقتصادي و بهبود معيشت مردم با تمام قوا ورود كنيم؛ اين ورود بايد ويژگي‏هايي داشته باشد كه مهم‏ترين آنها جهاد‏گونه، آگاهانه، مردمي، عدالت محور و در تماس نزديك بودن با اقشار ضعيف جامعه و به عبارتي همراه بودن با عشق و ايمان، بصيرت و همت است.
در اينجا نقش حركت‏هاي جهادي، بخصوص دانشجويي كاملاً مشخص است. مي‏توان گفت، مسئله‌ توجه به پيشرفت كشور با نگاه اقتصادى عدالت‌محور، ثمره حركت هاي جهادي دانشجويي است.



مربوط به موضوع : راهكارهاي حماسه اقتصادي
دسته ها : راهكارهاي حماسه اقتصادي | ارسال شده در | (0) نظر

تمامی حقوق مادی ومعنوی این وبلاگ برای حالا نوبت حماسه اقتصادیه محفوظ است

طراحی شده توسط مای تم

ویرایش شده توسط :حسین رضایی-تبلاگ حالا نوبت حماسه اقتصادیه

صفحه بعدي صفحه قبلي

موضوعات مطالب
آرشیو مطالب
X