درباره ما آمار وبلاگ
دیگر امکانات |
همان گونه كه شاهد خلق حماسهي سياسي بوديم، اكنون زمان خلق حماسهاي ديگر در اقتصاد فرارسيده است. پيشنياز خلق چنين حماسهاي در ابتدا شناخت وضع موجود و چالشهاي اقتصادي فعلي است تا در ادامه بتوان بر اساس اين شناخت، برنامهاي جهادي را در راستاي برونرفت از مشكلات و جهش اقتصادي تدوين نمود. در اين شرايط، بر اساس آسيبشناسياي كه از وضعيت اقتصاد كشور ميتوان انجام داد، به عقيدهي اكثر كارشناسان، مهمترين مسائل سياستگذاري كشور را بايد موضوعات هدفمندي يارانهها، مسكن، حمايت از توليد ملي و نيروي كار، مسئلهي اشتغال، بودجه و نظام برنامهريزي و سياستهاي پولي و مالي دانست. البته بحث تورم نيازمند اتخاذ مجموعهاي از سياستهاي مختلف، به ويژه سياستهاي پولي و مالي مناسب است تا بر اساس يك بستهي منسجم سياستي، براي مقابله با تورم، بتوان سايهي سنگين تورم كنوني را از بين برد. همچنين كليهي موضوعات ذكرشده به نوعي مرتبط با مشكل تورم هستند و مقابله با تورم، با نگاهي بخشي و تكبُعدي، مسلماً نتيجهي واقعي را به دنبال نخواهد داشت. در اينجا سعي خواهد شد با توجه به بررسي وضعيت موجود اقتصاد كشور، مهمترين راهبردها و برنامههايي كه در ذيل هر كدام از موضوعات بالا ميتوان پيشنهاد كرد، عنوان گردد.
1. هدفمندسازي يارانهها
1-1. در شرايط كنوني، سياست هدفمندي يارانهها لازم است كه تداوم داشته باشد؛ هرچند نياز به اصلاح فرآيند وجود دارد. در كوتاهمدت با توجه به نياز اقشار زيادي از دريافتكنندگان، پرداختهاي نقدي لازم است كه ادامه داشته باشد، اما در ادامه، بايد فرآيند هدفمندي و پرداختهاي نقدي اصلاح شود؛ به طوري كه خود پرداخت نقدي عاملي براي فشارها و تعهدات مالي بالاي دولت نشود. در حال حاضر با توجه به تعهداتي كه دولت در زمينهي پرداخت نقدي در بين مردم ايجاد كرده است، تأمين منابع مالي براي پرداخت نقدي ماهانه، يكي از مهمترين مسائل چالشي اقتصاد ايران در دولت بعد خواهد بود. 1-2. فرآيند هدفمندي لازم است به سمتي حركت كند كه حمايت از توليد، مهمترين نتيجهي آن باشد. لذا بايد بخشي از منابع حاصل از آزادسازي حاملهاي انرژي، كه قرار بود به تقويت بخش توليد اختصاص يابد، به سمت توليد هدايت شود. 1-3. در حالت مطلوب، پرداخت نقدي بايد به اقشار ضعيف، كه امكان كار و توليد ندارند و نيز خانوارهايي كه در وضعيت درآمدي پاييني هستند، معطوف شود و بقيهي حمايتها بايد در زير چتر وسيع حمايتهاي بيمهاي و نظام سلامت براي آحاد مردم صورت پذيرد. عادت به دريافت ماهيانهي پول نقد در بين مردم، ضمن آنكه ميتواند منبعي براي افزايش نقدينگي در جامعه شود، بر اساس اصول و شاخصههاي عدالت، قابل توجيه نيست؛ چرا كه اقشاري از مردم نياز به دريافت چنين مبالغي ندارند و در مقابل، گروههاي آسيبپذير نياز جدي به حمايتهاي بيشتر از ميزان كنوني دارند كه اين موضوع بيانگر نياز به تجديد نظر اساسي در ادامهي روند دارد. 1-4. هدفمندي يارانهها و اصلاح قيمتهاي انرژي بدون توجه به ساير بخشها (نظام ارزي، پولي و بانكي) و نداشتن نگاه سيستمي به اقتصاد، نميتواند اهداف اصلي خود (افزايش كارايي در اقتصاد و توزيع عادلانهي منابع) را محقق كند. تجربهي مرحلهي اول نشان ميدهد كه رها كردن نظام ارزي و نظام بانكي نه تنها اهداف اوليهي هدفمندي را به طور كامل برآورده نكرد، بلكه با افزايش بالاي نرخ ارز، عملاً به همان شرايط قبل از هدفمندي رسيدهايم؛ به طوري كه بر اساس قيمت نفت بر پايهي فوب خليج فارس، بعد از هر جهش نرخ ارز، نياز به بازنگري در قيمت حاملهاي انرژي خواهيم داشت.
2. بخش مسكن
2-1. مسكن مهر به خاطر اثرات مثبتي كه بر افزايش بخش عرضهي مسكن داشته است و نيز امكان تهيهي مسكن براي اقشار ضعيف را فراهم كرده لازم است، با اصلاح برخي از نواقص بايد تداوم يابد. 2-2. در صنعت ساختوساز و مسكن لازم است به لزوم بهرهگيري از فناوريهاي جديد ساخت مسكن، كه ضمن بالا بردن سطح ايمني، به كاهش هزينهها منجر ميشود، توجه ويژهاي شود. تا كنون توجه جدي به تكنولوژي ساخت مسكن صورت نگرفته است. 2-3. در مديريت بازار مسكن، نياز به قوانين نظارتي داريم تا زمينهي سفتهبازي را از بخش مسكن بردارد و امكان بهرهگيري از ظرفيتهاي فعلي مسكن فراهم شود.
3. حمايت از توليد ملي و نيروي كار
3-1. فضاي كسبوكار از طريق اصلاح قوانين و رويههاي بروكراتيك، كه مانع بروز و به فعليت رسيدن خلاقيتهاي كارآفريني ميشوند، بايد بهبود يابد. 3-2. سياستهاي تجاري بايد با هدف حمايت از ظرفيتهاي توليد داخل (در صورتي كه بخش توليد داخل بتواند نياز و تقاضاي داخلي را پاسخگو باشد) اتخاذ شود. 3-3. گسترش و حمايت از مراكز علم و فناوري و بهبود رابطهي صنعت و دانشگاه، به منظور حركت به سمت اقتصاد دانشبنيان، از ديگر سياستهاي مؤثر در بخش توليد است. 3-4. براي تقويت بخش توليد لازم است از ايدهها و نوآوريهاي نخبگان دانشگاهي در بخش صنعت، به ويژه در حوزهي صنايع مشمول تحريم، حمايت كامل مادي و معنوي صورت گيرد 3-5. تكريم نيروي كار در سياستگذاريهاي مرتبط (از جمله اقدامات فرهنگي مرتبط، سياستهاي بخش بيمه و حمايتهاي كامل بيمهاي، توجه به تعيين حداقل دستمزد بر اساس شاخص قيمتها، رفع هر گونه تبعيض در مورد كارگران در مقايسه با كارمندان در رويههاي اداري و ارائهي تسهيلات بانكي) نياز است كه مورد توجه جدي قرار گيرد. 3-6. قانون مربوط به سياست اصلاحي اصل 44، با ملاحظهي هدف افزايش بهرهوري در صنايع واگذارشده و توجه به ساير قوانين مرتبط با حضور بخش غيردولتي در اقتصاد، بايد به طور دقيق و كامل اجرا شود
4. اشتغال
4-1. در شرايط فعلي، با توجه به ورود نيروي كار جديد به بازار كار و همچنين با در نظر گرفتن هرم جمعيتي كشور، نياز داريم كه به مسئلهي اشتغال توجه جدي صورت گيرد. 4-2. در برنامهها، به ويژه در بخش برنامههاي حمايت از بخش توليد، لازم است كه از بخشها و صنايع اشتغالزا حمايت بيشتري صورت پذيرد. 4-3. ايجاد زمينههاي خوداشتغالي و فعاليتهاي كارآفريني در سطح خُرد كه نيازمند منابع مالي گسترده نباشد و نيز توجه به اشتغال روستايي در بخش كشاورزي و صنايع روستايي ميتواند اثرات بالايي در كاهش بيكاري داشته باشد.
5. بودجه و نظام برنامهريزي
5-1. با توجه به اهميت بالاي اسناد بودجهاي در شاخصهاي اقتصاد كلان، تلاش جدي به منظور تنظيم بودجه با حداقل كسري، با در نظر گرفتن منابع واقعي درآمدي، نياز است. 5-2. سازمان مديريت و برنامهريزي، با بازنگري در فلسفهي وجودي و بازتعريف نقش و كاركرد آن، با توجه به اقتضائات شرايط فعلي اقتصاد، در جهت نظم بخشيدن به رويههاي تنظيم برنامه و بودجه، ميتواند احيا شود. 5-3. هزينههاي دولتي بايد تا حد ممكن كاهش يابد و واگذاري امور تصديگري دولت در دستور كار قرار گيرد. 5-4. كاهش وابستگي بودجه به نفت و عدم استفاده از منابع صندوق توسعهي ملي در هزينههاي بودجهاي ميتواند نظام بودجهريزي كشور را در راستاي اقتصاد بدون نفت اصلاح نمايد.
6. سياستهاي پولي و مالي
6-1. عدم اجبار بانك مركزي به منظور تنظيم سياستهاي پولي بر اساس نيازها و الزامات مالي دولت، جزء اولويتهاي اصلي بخش پولي و مالي خواهد بود. 6-2. انضباط مالي بيشتر دولت، كه نتيجهي آن، عدم فشار به بانك مركزي به منظور افزايش پايهي پولي خواهد بود، به استقلال بيشتر سياستگذاران پولي و لذا انضباط پولي بيشتر و كاهش تورم منجر خواهد شد. 6-3. كنترل و نظارت دقيق بانك مركزي بر بخش اعتباري، در جهت كنترل نقدينگي نيز از برنامههاي مهم بخش پولي خواهد بود. 6-4. سياستگذاري بانك مركزي بر اساس تورم يكرقمي در يك دورهي چهارساله و دادن اختيار لازم به اين نهاد، ميتواند ضمن كنترل انتظارت تورمي، باعث كنترل حجم نقدينگي و ثبات بخش پولي كشور در راستاي كاهش تورم شود. 6-5. به منظور احياي فلسفهي بانكداري اسلامي و عدم اثرپذيري بالاي اقتصاد از نظام پرداخت بينالمللي و بحرانهاي مالي جهاني، لازم است نهادهاي پولي و بانكي و نيز قوانين پولي و بانكي مرتبط اصلاح شوند. مربوط به موضوع : راهكارهاي حماسه اقتصادي برچسب ها : البته اين ابتكار، حكمت ها وآثار فراواني داشته وضمن آنكه نوعي هدف گذاري است، عامل نشاط، حركت، همدلي و همسويي، وحدت نظر و كلمه، انسجام ملي، هشدار نسبت به خطرات و تهديدات پيش رو و آماده سازي نظام ومردم براي مقابله با دشمنان است كه بر اساس نيازهاي اساسي و كلان جامعه و همچنين متناسب با شرايط واقتضائات سال پيش رو و مشتمل بر دغدغه ها و اولويت اصلي نظام اسلامي است. مجموعه تلاش دستگاه هاي فرهنگي و توجه مسئولين نظام از يك سو و وجود زمينه ي فرهنگي پذيرش نام براي هر سال در فرهنگ عمومي ايرانيان و از همه مهم تر تلقي هدايت گرانه داشتن از فرمايشات رهبر معظّم انقلاب از سوي ديگر، اثرگذاري شعارهاي سالانه را فزوني بخشيده و تجربه پيامدهاي مثبت مترتب بر آنها در طول سال هاي گذشته، فرهنگ جديد انتظار شعار سال را در كشورمان نهادينه نموده است به گونه اي كه در مردم ومسئولين تعيين نام وشعار سال را در پيام نوروزي ايشان به صورت يك توقع وانتظار شكل گرفته و هر ساله گفتمان ويژه اي را در كشور چه در بين نخبگان وچه در بين توده هاي مردم سامان مي دهد. امسال نيز اين اتفاق رخ داده ونامي كه براي سال 92 برگزيده شده، حماسه سياسي و حماسه اقتصادي است.
نكته دوم : نام سال بر گرفته از ضرورت هاي معاصر
بررسي شعارهاي انتخاب شده در سال هاي گذشته نشان مي دهد كه هر يك از اين شعارها ريشه در ضرورت هاي آن سال داشته است. اولويت اوّل و موضوع راهبردي مورد نياز كشور در شعار سال منعكس گرديده و نام برگزيده في الواقع مهم ترين ضرورت و نياز كشور بوده است به عنوان مثال شعارهايي همچون كار وهمت مضاعف، اصلاح الگوي مصرف، جهاد اقتصادي، اقتصاد مقاومتي ومانند آن براي كساني كه از شرايط كشور آگاهي كافي دارند، راهبردي ترين مسائل كشوراست وكمتر تحليل گر مسائل سياسي، اقتصادي و فرهنگي را سراغ داريم كه بر انتخاب چنين عناويني خرده گرفته و يا پيشنهاد شعاري راهگشاتر وسازنده ترداده باشد .
نكته سوم : مبتني بودن شعار سال بر تحليل واقعي ازشرايط و نيازهاي كشور
در نكته قبل نقش ضرورت ها ونيازها را در انتخاب شعار سال ياد آور شديم نكته ديگري كه توجه به آن لازم است اينكه انتخاب يك نام براي سال بر اساس يك تحليل جامع و واقع بينانه از تحولات و رخدادهاي كشور انجام گرفته است . داشتن تحليل صحيح از حوادث و ديدن صحنه آنچنان كه هست و نه آنچنانكه دشمنان مي خواهند والقاء مي كنند ،در راهيابي انسان به تصميم و تشخيص درست بسيار تعيين كننده است . يك سو نگري وجامع نبودن تحليل، نگاه خرد و جزئي داشتن به مسائل، همه صحنه ها را با هم نديدن و مسائل فرعي را اصلي ديدن و يا موضوعات اصلي را فرعي انگاشتن ، حبّ و بغض ها را درل تحليل وقايع دخالت دادن ، دشمن و دشمني ها ي اورا نديدن ،اهداف ، آرمانها و ارزشها را فراموش كردن ، از قوتها و توانمندي ها غفلت نمودن ، عنايات خدا و وعده نصرت او را باور نداشتن ، سهم ووزن قوتها وضعفهاي خود را ندانستن و خلاصه هر گونه اشتباهي در محاسبات داشتن بخصوص اگر دشمنان آگاه يا دوستان جبون و تنگ نظر ما را به محاسبات غلط بكشانند ، منجر به بيراهه و كژ راهه رفتن وخسارت سنگين خواهد شد .در مسيرهدايت و راهبري بايستي شرايط را به طور واقعي درك كرد و منطبق بر آن چاره جويي نمود .
نكته چهارم : خاستگاه شعار سال در آموزه هاي ديني
شعارهاي مطرح شده در سال هاي گذشته عموماً مفاهيم ديني و يا بر گرفته از آيات وروايات بوده ودر انديشه اسلامي از جايگاه بلندي برخوردار بوده است. دليل آن نيز كاملاً مشخص است. در جامعه اسلامي با يك رهبري ديني كه رويكرد فقاهتي را در اداره وتنظيم امور جامعه اتخاذ نموده است ، شيوه هاي هدايت و مفاهيم بكار گرفته شده همگي بن مايه هاي ديني داشته و براساس مباني وتفكر برگرفته از دين قابل توجيه وتفسير است .
نكته پنچم : اتكاء و ارتباط سياست و اقتصاد به يكديگر
ارتباط و تعامل سياست و اقتصاد قابل انكار نيست. بويژه سياست هميشه بر اقتصاد تأثير تعيين كنننده دارد و البته از آن به شدت اثر پذير است. مبارزات انبياء با فقر ومحروميت از يك سو و با تكاثر و افزون طلبي و سرمايه داري خون آشام از سوي ديگر در كنار مبارزه با طاغوت ها و سلطه هاي نا مشروع ، حماسه هاي سياسي و اقتصادي فراواني را در تاريخ مبارزات انبياء به يادگاري گذاشته است .هميشه دركنار روياروئي با فراعنه ونمرودها مقابله باقارون ها نيز وجود داشته است. مربوط به موضوع : راهكارهاي حماسه اقتصادي برچسب ها :
نثر وقصه وداستان حماسي نيز به همين معني است.در قرآن نيز آيات حماسي فراواني وجود دارد مثل لن يجعل الله للكافرين علي المسلمين سبيلا يا محمد رسول الله والذين معه اشدّاء علي الكفار
نكته هفتم: عناصر اصلي شعار سال
شعار حماسه سياسي و حماسه اقتصادي حاوي پيش فرض ها و محتواها و حامل معاني و نكته هاي متعددي است. در اين شعار نگاه به جلو و آينده نگري بلكه حركت پيش دستانه ي آينده سازي وجود دارد. هنگامي كه از نام سال آينده سخن به ميان مي آيد بدنبال ساخت مسمّي و حقيقتي براي آن نام هستيم. چنان كه اصولاً تحويل سال يعني به اتمام رسيدن يك سال و شروع سال جديد و همچنان كه رهبر انقلاب در پيام نوروزي خود فرمودند: ساعت تحويل و هنگام تحويل، در حقيقت حد فاصلي است بين يك پايان و يك آغاز؛ پايان سال گذشته و آغاز سال نو. البته نگاه عمدهي ما بايد به طرف جلو باشد؛ سال نو را ببينيم، براي آن خودمان را آماده كنيم و برنامهريزي كنيم؛ اما حتماً نگاه ِ به پشت سر و راهي كه طي كردهايم هم براي ما مفيد است، براي اينكه ببينيم چه كردهايم، چگونه حركت كردهايم، نتائج كار ما چه بوده است، و از آن درس بگيريم و تجربه بياموزيم. مركز اصلي توطئهها بر ضد ملت ايران، آمريكا است و امروز بعد از گذشت ۳۴ سال، هرگاه كه نام دشمن برده ميشود، ذهن ملت ايران به سرعت متوجه آمريكا ميگردد. ...مسئولان آمريكا بايد در مورد اين موضوع بدقت تامل كنند و از خود بپرسند كه چرا ذهن ملت ايران در خصوص دشمن، همواره متوجه آمريكا است؟ ...علاوه بر آمريكا كه دشمن درجه اول و مركز توطئه است، دشمنان ديگري هم وجود دارند، كه دولت انگليس خبيث از جمله آنها است، اما از خود استقلالي ندارد و با دنباله روي، نقش مكمل دولت آمريكا را دارد. (سخنراني روز اول سال92)
نكته هشتم: اصول چهارگانه حماسه سازي
تحولات و رخدادهاي بزرگ و خلق يك حماسه، مستلزم وجود اصول و نيازمند چند مطلب است: 1- عنايت و مشيت پروردگار 2- عبرت آموزي از گذشته 3- توانمندي دروني 4- كشش و ظرفيت آينده. مربوط به موضوع : راهكارهاي حماسه اقتصادي برچسب ها :
وقتي براي انجام كاري شجاعت، شهامت، دلاوري و قدرت تشخيص و نصميم گيري خارق العاده اي لازم باشد، مي گويند : براي محقق شدن چنين امري بايد حماسه ساخت. وحماسي عمل كرد .
با اين مقدمه اجمالي، اينك به سراغ چيستي و چرايي نام گذاري امسال به «حماسه سياسي و حماسه اقتصادي» از سوي رهبر حكيم و فرزانه انقلاب اسلامي و نايب بر حق امام عصر والزمان، حضرت امام خامنه اي عزيز مي رويم. تا بدانيم وبفهميم چرا وبه چه علت معظم له سال ۱۳۹۲ هجري شمسي را به اين اسم نام گذاري كرده اند .
آيا اين نامگذاري صرفاً به خاطر اين است كه در روزهاي پاياني بهار سال جاري، قرار است انتخابات يازدهمين دوره رياست جمهوري برگزار شود؟ يا به خاطر اين است كه دشمنان قسم خورده اسلام و انقلاب اسلامي و ملت مسلمان ايران در حال تشديد نمودن تحريم ها هستند؟
مسائل اقتصادي چه ارتباطي به سياست دارد، كه امام امت در پيام نوروزي خود، اين دو را با هم گره زده و آنها را با هم عجين و لازم و ملزوم هم دانسته اند؟
ممكن است مسئله انتخابات يازدهمين دوره رياست جمهوري و شيطنت دشمنان در شدت بخشيدن به تحريم ها در اين نام گذاري مؤثرونقش به سزايي داشته باشد؛ اما بنده بر اين باورم كه ، اين دوعامل نمي تواند علت تامه اين نامگذاري باشد. و بدون ترديد، علل و عوامل مؤثر متعدد ديگري وجود دارد كه، امام امت را در انتخاب اين نام ترغيب نموده اند.
بر كسي پوشيده نيست كه حوادث پس از انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ كه حضرت امام خامنه اي مدظله العالي، از آن به فتنه عميق ياد كرده اند، شامه كثيف دشمنان داخلي و خارجي را براي استشمام هر چه بيشتر بوي گندي كه هرازچندگاه، از سوي مزدوران سرسپرده صهيونيسم وآمپرياليسم ، وبرخي از دوستان جاهل وگمراه ومنحرف، در گوشه و كنار اين مملكت متساطع مي شود، تيزتر نمود. وروزنه اميدي براي آنها بر سر راه آرزوهايشان كه چيزي جز سرنگوني جمهوري اسلامي نيست تعبيه واحياء كرد.
متاًسفانه بايد اذعان كرد كه رفتارهاي نسنجيده و غلط و خلاف شرع بعضي از مسئولين در طول چهار سال گذشته، مزيد بر علت شده وطمع دشمنان داخلي و خارجي را براي دستيابي به اهداف شومي كه ۳۴ سال است به دنبال آنها مي دوند را خيلي بيشتر نمود. تا حدي كه آنان در توهم وخيال باطل خود؛ فاصله چنداني با پيروزي احساس نمي كنند.
رويكرد بعضي از رسانه هاي داخلي و عملكرد رسانه هاي بيگانه، خصوصاً نحوه عملكرد وبرنامه سازي تلويزيون هاي مزدور فارسي زبان، بهترين مصداق براي اين مدعاست.
بدون ترديد براي نقش برآب كردن نقشه هاي شوم و بسيار خطرناك و در عين حال جدي؛ كه اين دشمنان براي نابودي انقلاب اسلامي و قبل از آن، خنثي نمودن توطئه هايي كه براي جدايي ولايت فقيه از مردم ولايتمدار ايران اسلامي طراحي نموده اند؛ و همچنين براي تودهني زدن به جاهلان و منحرفان داخلي كه خطر جهالت و انحراف آنها از خطر رژيم اشغالگر و كودك كش اسرائيل و آمريكازهي بيشتر است؛ و ايضاً براي بيداري و هدايت دوستان غافل؛ روحيه اي حماسي و بصيرتي كه رمز عاشوراييان بوده است و اراده اي حسيني وعزمي راسخ لازم است. و بايد براي خلاصي از اين تهديدها حماسه ها ساخت. وعلي وار تصميم گرفت وحسين وار پيش رفت وعباس وار مطيع ولايت بود .
زمان شناسي، دشمن شناسي و بصيرت علي گونه و شهامت و شجاعت و هوشياري حسين گونه ي علي زمان ما، حضرت امام خامنه اي در نامگذاري امسال، موجب گرديد، سالي كه دشمنان در توهم جشن نابودي انقلاب اسلامي و تحقق يافتن آرزوهاي ديرينه شان به سر مي برند، انشاء الله به فضل الهي ومدد حضرت ولي عصر (عج)به سال نابودي و شكست مفتضحانه خودشان و به گور بردن تمام آمال و آرزوهاي پليدشان تبديل شود.
آري حماسه سياسي لازم است. يعني بايد بصيرت سياسي (آگاهي هاي سياسي) معرفت و بينش ديني خود را به طرز فوق العاده اي بالا ببريم، تا بتوانيم در فضاي غبارآلودي كه دشمنان داخلي و خارجي و گروه جاهلان و منحرفان داخلي و بعضي از دوستان غافل براي مشتبه ساختن حقيقت ساخته اند، به راحتي حق را از باطل تشخيص دهيم. ومانع خروج قطار انقلاب اسلامي از ريلي كه مارا به سمت وسوي كمال مطلوب گسيل ميدهد شويم.
امروز با ائتلافي كه بين دشمنان خارجي و داخلي بوجود آمده، دو جبهه جنگ، كه به مراتب زهي زيان بارتر و خطرناك تر از جنگ نظامي و مسلحانه هستند، در مقابل ملت شريف ايران اسلامي گشوده شده است. اين دو جنگ كه عبارتند از : ۱- جنگ نرم عقيدتي سياسي و فرهنگي اجتماعي ۲- جنگ اقتصادي، تنها به جرم خداخواهي و دين مداري و استكبارستيزي و عدالت خواهي به ايران اسلامي تحميل شده است.
مصون ترين و مقاوم ترين سنگر و جان پناه در اين دو جبهه، كه به ما ايرانيان مصونيت مطلق مي بخشد و ما و مقدسات ما را از هر گونه گزند مادي و معنوي مصون و محفوظ نگه مي دارد، سنگر توحيدي ولايت مطلقه فقيه است. و تنها سلاح كاربردي و مؤثري كه مي تواند ايران و ايراني را، و از اين دو مهمتر نظام جمهوري اسلامي ايران را؛ در برابر پيشرفته ترين سلاح هاي مخوفي كه دشمنان در اين دو جبهه براي دستيابي به اهداف از پيش تعين شده خود از آن استفاده مي كنند، صحيح و سالم نگه مي دارد، اسلحه بصيرت و معرفت و بينش ديني و سياسي و اطاعت آگاهانه و آزادانه از اوامر و نواهي مقام عظماي ولايت است ولا غير.
بديهي است كه وقتي دشمن از خود تلاش بيشتري نشان مي دهد؛ وظيفه ما است كه با خلق يك حماسه سياسي، به جنگ نرم عقيدتي سياسي و فرهنگي اجتماعي دشمنان برويم و آنها را در اين جبهه سركوب و سرنگون و نابود نماييم و همزمان با خلق يك حماسه اقتصادي به جنگ اقتصادي تحميلي دشمنان قسم خورده خود برويم. و با اين حماسه ها كاري كنيم كارستان. ******************************************************* اگر حماسه حسيني را به عنوان بينظيرترين حماسه تاريخ بشر به عنوان الگويي براي حركت انقلابي مردم ايران بدانيم، حماسه هشت سال دفاع مقدس مردم ايران در برابر جبهه متحد كفر و شرك و نفاق ميتواند يكي از فرازهاي حساس تاريخ انقلاب باشد كه صلابت و ايستادگي اين ملت را اثبات كرد، اما بهرغم آن، سؤال اساسي اين است كه چرا هنوز اين ملت نيازمند به خلق حماسهاي ديگر است آنگونه كه رهبر و مقتدايش ملت را به حماسه اقتصادي و حماسه سياسي در سال جديد فراخوانده است. ترديدي نيست كه طي سالهاي اخير دشمنان اين ملت متأثر از شكست در توطئههاي امنيتي، نظامي و اقتصادي سالهاي آغازين انقلاب در سالهاي اخير و به ويژه در سال ۹۱ همه ظرفيتهاي ممكن در عرصه اقتصادي، سياسي و نظامي و امنيتي را براي شكست اراده مردم ايران به كار گرفتهاند و مردم ايران نيز به رغم تحمل آثار و پيامدهاي اين فشارها، اما با ايستادگي و استقامت خود نشان دادند كه انقلاب هنوز از ظرفيت و بالندگي بالايي برخوردار است و قادر است با تكيه بر مؤلفههاي الهي و ارزشي و پايگاه مردمي خود بر شعارهاي راستين خود تأكيد نموده و شايد تعبير زيباي مقام معظم رهبري در جمع زائران و مجاوران حرم رضوي در آستانه سال جديد را بتوانيم شايستهترين برآورد از نتيجه ايستادگي بدانيم آنگاه كه فرمودند «درس بزرگ موفقيتها و دستاوردهاي سال ۹۱ اين است كه يك ملت زنده هرگز بر اثر تحريمها، فشارها و سختيهاي دشمن به زانو در نخواهد آمد.» اما روند تحولات آينده كه در امتداد راهبردهاي گذشته دشمنان معطوف بر افزايش فشارها و تهديدهاست بيانگر اين است كه دشمنان هنوز از به تسليم كشاندن مردم ايران (بهرغم همه شكستهاي گذشته) نااميد نشدهاند و با برنامهريزيهاي خود هنوز به موفقيت براي شكست اراده مقاومت و ايستادگي مردم ايران اميد بسته و سوداي تسليم مردم و مسئولان نظام اسلامي را در سر ميپرورانند. آنها از چه به رغم اذعان خود از براندازي و شكست نظام اسلامي نااميد شدهاند، ولي تغيير رفتار و به نوعي عقبنشيني نظام اسلامي از شعارهاي اصولي و بنيادين را موفقيتي براي خود ميدانند. مبتني بر اين رهيافت دشمنان، شايد فلسفه نامگذاري سال ۹۲ را به عنوان سال «حماسه اقتصادي» و «حماسه سياسي» بهتر بتوان درك كرد. در فرهنگ لغات، حماسه به آثار و اشعار ادبي گفته ميشود كه داراي ويژگيهاي مشتركي از جمله وجود يك قهرمان ملي و يا قوي است كه با شخصيت فوقالعاده و اقدامات خارقالعاده خود در راه رسيدن به هدف از هيچ كوششي دريغ نميكنند و يا اينكه حماسه به معناي وقايع و اتفاقات بسيار تأثيرگذار و سرشار از شهامتها و دليريها تعبير شده است كه البته با شدت و صلابت همراه است. اما مبتني بر فرهنگ والاي انقلابي اسلامي ما كه حماسه حسيني و يا حماسه هشت سال دفاع مقدس را در پيشينه تاريخي دارد، حماسهسازان نه شخصيتهاي افسانهاي كه انسانهايي هستند كه در دامن ارزشها و آرمانهاي اسلام و انقلاب پرورش يافته و در مسير تلاش و حركت با گذشت از خود به خدا رسيدهاند. در اين ميدان قطعاً اهداف مادي و فردي نميتواند تنها منبع الهامبخش براي حماسهآفريني باشد. تجلي عزم و اراده ملي مردم ما در عرصه حماسه اقتصادي و حماسه سياسي سال ۹۲ كه مقابله با تحريمها و حضور در انتخابات تنها يكي از جلوههاي آنهاست ميتواند زمينهساز عبور قدرتمندانه مردم ايران از اين پيچ حساس تاريخ باشد؛ پيچي كه به رغم ايجاد هزينه براي مردم ما، بيش از آنكه نظام اسلامي را مستهلك كند، آنها را در اتخاذ راهبرد عليه ايران اسلامي به استيصال و روزمرگي كشانده است. مبتني بر اين پيشينه و برآورد است كه از «مردم ايران» به عنوان قهرمانان اين حماسه ميتوان انتظار داشت كه بهرغم گذر نسلي و گذشت بيش از ۳۴ سال از عمر انقلاب اسلامي، قادر خواهند بود با الگوگيري از حماسه هشت سال دفاع مقدس، با ايثار و از خودگذشتگي و با اتكا به عنايات الهي و ظرفيتهاي داخلي و البته با تبعيت از مولا و مقتداي خود، اين عرصهها را به عنوان حماسه سياسي پيروز و ماندگار در تاريخ انقلاب اسلامي ثبت كنند. مربوط به موضوع : راهكارهاي حماسه اقتصادي برچسب ها : پس شرط اول جهاد اين است كه در آن، تلاش و كوشش باشد و شرط دومش اين است كه در مقابل دشمن صورت گيرد.
جرعه دوم
امروز ما در شرايط اقتصاد مقاومتى قرار داريم. اقتصاد مقاومتي به اين معناست كه بايد هم روند رو به رشد اقتصادى در كشور حفظ شود، هم آسيبپذيرىاش در مقابل ترفندها و حيلههاي دشمن كاهش پيدا كند.
جرعه سوم
همان طور كه رهبر انقلاب بارها اشاره كردهاند، اقتصاد اسلامي دو پايه اصلي دارد، يكي «افزايش ثروت ملي» و ديگري «توزيع عادلانه و رفع محروميت درون جامعه اسلامي».
جرعه چهارم
مسئله اشتغال و كارآفرينى، مسئله بسيار مهمي است و پرداختن به اين موضوع، جهادي است فىسبيلاللَّه؛ حركت در اين راه، نه صرفاً يك اولويت، بلكه ضرورت امروز كشور ماست.
جرعه پنجم
حركتهاي جهادي بايد توجه خود را به نيازهاي اساسي مردم معطوف كنند؛ به عنوان مثال در عرصه كشاورزي و دامپروري ورود كرده و موانع و مشكلات را با راهكارهاي علمي، مطالبهگري از مسئولان و بسيج كردن آحاد مردم برطرف نمايند؛ به گونهاي كه محصولات اصلي كشور در داخل توليد شود.
جرعه ششم
آنچه كه امروز متاسفانه شاهديم اين است كه هنوز ارتباط سازمانيافته و مشخصي ميان صنعت و دانشگاه برقرار نشده است؛ دانشجويان در فضايي كاملاً آكادميك و به دور از فضاي عملي، چندين سال به تحصيل علم ميپردازند، در حالي كه با مشكلات واقعي صنعت دست و پنجه نرم نميكنند؛ اين در حالي است كه ايجاد نظام صحيح ميان صنعت و دانشگاه، علاوه بر حل معضل بيكارى و ايجاد اشتغال، باعث صرفهجويى ارزى و استقلال صنعتى كشورمان خواهد شد.
جرعه هفتم
از مجموع مطالب گفته شده اين طور نتيجه ميگيريم كه با توجه به شرايط كنوني انقلاب، بايد به عرصه اقتصادي و بهبود معيشت مردم با تمام قوا ورود كنيم؛ اين ورود بايد ويژگيهايي داشته باشد كه مهمترين آنها جهادگونه، آگاهانه، مردمي، عدالت محور و در تماس نزديك بودن با اقشار ضعيف جامعه و به عبارتي همراه بودن با عشق و ايمان، بصيرت و همت است. مربوط به موضوع : راهكارهاي حماسه اقتصادي برچسب ها : | موضوعات مطالب آرشیو مطالب |