منبع:تريبون مستضعفين-مرتضي غضنفرنژاد
مفهوم سبك زندگي در غرب متفاوت از آن چيزي است كه مقام معظم رهبري در سخنان خود بيان نمودهاند. ميتوان گفت «سبك زندگي» در انديشه غربي حالتي خاص از تعريف رهبري از سبك زندگي است. چرا كه سبك زندگي از ديدگاه غربي بر يك سري مفاهيم فردي تكيه دارد كه محدود در بهداشت، اجتماعات، غذاخوردن و … ميباشد. اين تلقي از سبك زندگي تمامي شئون زندگي فرد را در بر نميگيرد. به عنوان مثال شامل نحوه رفتار در بازار و كسب و كار نخواهد شد و در مورد آنها بحث نميكند حال آنكه رهبري تقريبا تمامي شئون معيشتي انسان را در سخنان خود مدنظر قرار دادند و دامنه اين مفهوم را به بخش نرم افزاري تمدن گسترش داده اند. ميتوان ادعا كرد كه دو بخش سخت افزاري و نرم افزاري تمدن متاثر همديگر ميباشند و تصحيح هر يك ميتواند زمينه تغيير و تحول در ديگري را ايجاد كند. در ادامه به تاملاتي در باب سبك زندگي و اثرات آن بر اقتصاد اسلامي ميپردازيم.
معناي سبك زندگي در بيان رهبري:
با تاملي در بيانات رهبري ميتوان اينگونه نتيجه گرفت كه سبك زندگي به معني اصول و الگوهاي حاكم بر رفتار فردي و خانوادگي در درون خانواده و اجتماع ميباشد. به عبارت ديگر ما در رفتارهايمان در مورد زندگي خودمان، خانودهمان و يا اجتماعمان از چه ارزشها و الگوهايي تبعيت ميكنيم. اين اصول و الگوها ميتوانند بخش حقيقي يك تمدن را تشكيل دهند. تغيير در اين الگوها و اصول است كه رفتار اقتصادي مردم را تغيير ميدهد و نوع تحليل ها درباره عوامل مختلف اقتصادي و اجتماعي نيز تغيير ميكند.
جايگاه رزق در سبك زندگي اسلامي:
رزق در زندگي از يك منظر مهمترين مسئله و از منظري ديگر سادهترين مسئله زندگي ميباشد، و به همين علت است كه اگر نگاه خود را نسبت به رزق تصحيح نكنيم ممكن است طلب رزق، تمام زندگي ما را اشغال كند و امري كه بايد براي هدفي بسيار بزرگتر در كنار زندگي باشد، هدف زندگي گردد. از اين رو براي نجات از چنين مهلكهاي بايد با دقت هرچه تمامتر جايگاه رزق را در زندگي و معيشت خود بشناسيم و وظيفه خود را نسبت به آن به درستي انجام دهيم. مساله معيشت و تامين مالي زندگي در غرب يكي از دغدغه هاي اصلي مردم ميباشد و اين مساله در زندگي انساني بسيار موثر واقع شده است. به همين دليل مسايل اقتصادي به يكي از شالكه هاي اصلي زندگي تبديل شده و بسياري از علوم را متاثر كرده است. صنايع جديد براي كاهش هزينه ها و كاهش دغدغه هاي بشر ايجاد شده اما هنوز نتوانسته اند آرامشي براي هزينه ها و زمان هاي از دست رفته ايجاد كنند. يكي از عمده مسايل اين نگراني، دور شدن از مفاهيمي نظير رزق و عدم فهم واقعي معيشت انساني ميباشد.
سبك زندگي و ربا:
مروري بر آداب و رسوم مختلف مردم كشور نشان ميدهد كه روح حاكم بر بسياري از رفتارها نشات گرفته از سبك زندگي غربي ميباشد. سبك لباس پوشيدن، سبك غذا خوردن، سبك بهداشت و علم بهداشت، پيروي از فرهنگ غربي در كاهش هزينه هاي زماني از طريق وسايلي چون اتومبيل، ماشين ظرفشويي، لباسشويي، يخچال هاي گران قيمت و …. ،سبك كار( انسانها به جاي بيدار بودن در بين الطوعين و كار در روز و استراحت در ساعات آغازين شب، تا ساعتهاي بسياري از شب را بيدار مينشيند و فرهنگ شب نشيني به علت رشد تكنولوژي رشد بسياري داشته است) همه اين مسايل سبب شده است كه سبك زندگي مردم در كشورمان زياد نزديك به سبك زندگي اسلامي نباشد.
در چنين شرايطي و حاكم بودن چنين سبك زندگي آميخته اي نبايد انتظار داشت كه مردم خودشان علاقه چنداني به اجرايي شدن بانكداري اسلامي و حل مساله ربا داشته باشند. اما سوالي كه ميماند آن است كه چرا در سبك زندگي غربي ربا پذيرفته شده است؟ عامل پذيرش ربا چيست؟
ميتوان گفت كه ربا در زندگي معنا ميدهد كه رزاقيت خداوندي را قبول ندارد و تحقق سنن الهي را امري غير قابل پذيرش ميداند يا ايمان كافي به آنها ندارد. به عبارت ديگر در زندگي غربي كه اين سنن پذيرفته شده نيست ، زماني كه يك فرد ميخواهد پول خود را در اختيار ديگران بگذارد به هيچ عنوان از آيه من ذاالذي يقرض الله قرض حسنا و يضاعف له اضعافا كثيرا تبعيت نميكند زيرا اعتقادي ندارد كه خداوند چندين برابر پول او را به او باز خواهد گرداند. يا آنكه زماني كه پولي را براي كسب سود به كسي ميدهد براي آنكه ميزاني را براي خود اطمينان ببخشد و اميد داشته باشد كه عايدي دارد حتما ميزان مشخصي نرخ بهره وضع خواهد كرد تا تضميني براي او باشد و عقد مضاربه و مشاركت در سود و زيان براي او معنا ندارد. اما انساني كه از سنن الهي آگاهي دارد و براي او پذيرفته شده است با تمايل زياد پول خود را به صورت قرض الحسنه د راختيار سايرين قرار ميدهد و خداوند وعده خويش را در خصوص اين فرد عملي خواهد كرد. يا زماني كه بخواهد در مضاربه مشاركت كند ميداند كه اگر سود و عايدي از اين معامله( در صورت آنكه تحقيقات كامل را در مورد عملياتي شدن كار انجام داده باشد) رزق او و به صلاح او باشد ، به او ميرسد و اگر به صلاح او نباشد احتمال زيان خواهد بود. از اين رو در هر دو حالت براي او مساله اي وجود ندارد و به راحتي به چنين عملي دست ميزند اما تازماني كه اين برداشت از رزاقيت الهي تصحيح نشود نميتوان انتظار داشت كه تضمين خداوندي را قبول كند بلكه به دنبال يك تضمين از طرف بنده و تضمين مادي براي خود خواهد بود.
جايگاه پس انداز و رزق در سبك زندگي اسلامي:
در نظام غربي خدا مرده است و خداوند در زندگي عادي مردم جايگاهي ندارد و بناي اقتصاد غرب بر فرد، فارغ از خدا بناشده است حال آنكه شالكه تمامي اجزاء زندگي اسلامي متاثر از خداوند و وابسته به اراده و تجلي خداوند است. مساله پس انداز يكي از اختلافات موجود در اقتصاد غربي و اقتصاد اسلامي است، كه از سبك زندگي اسلامي و غربي نيز نشات ميگيرد. اساسا تقسيم درامد انسان به پس انداز و مصرف و به عبارتي تقابل ميان پس انداز و مصرف از نخستين تفاوت ها در ميان اسلام و غرب در مساله مصارف و سبك مصرف مردم ميباشد. مطابق با نگاه اسلامي بسياري از مصارف به عنوان پس اندازي براي انسان به شمار ميآيند مثل صدقه، خمس، زكات، نذورات و … و بسياري از پس اندازها از رزق و روزي انسان كم ميكند مثل كنز مال و يا عدم پرداخت خمس و … . اين سخن نشان ميدهد كه در انديشه اسلامي با وجود آنكه تفاوت ميان مصرف كردن و ذخيره پول و درامد ميباشد اما تقابلي ميان اين دو نميباشد.
در مجموع بايد بيان كرد كه سبك زندگي اسلامي اثرات بسياري در زندگي انسان دارد و ميتواند شاكله اقتصاد اسلامي را تعيين كند و موجب رشد و اجرايي شدن اهداف گسترده نظام اسلامي بشود. سبك زندگي اسلامي با تصحيح رفتارها و الگوهاي حاكم بر زندگي اسلامي موجب ميشود تا زمينه هاي پذيرش احكام اسلامي گسترده شود و نوع رفتارها و كنش هاي اقتصادي و اجتماعي مردم در قبال مسايل مختلف نيز تغيير كند و در عين حال معناي متفاوتي به علومي اسلامي و انساني بدهد. سبك زندگي غربي هم اكنون ساختارهاي علوم انساني واجتماعي را متاثر كرده است از اين رو سبك زندگي اسلامي نيز ميتواند ساختار علوم اسلامي و انساني را نيز متحول كند.